چگونه بفهمم همسر خودخواه و خودشیفته است یا نه | جدید 1402

چگونه بفهمم همسر خودخواه و خودشیفته است یا نه | جدید 1402
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه

 

 

 

قبل از اینکه بدانید و مطالعه کنید که راه های برخورد با یک همسر خودشیفته چگونه است در ابتدا باید بررسی کنید که ایا او واقعا خودشیفته است یا نه و کاملا اخلاق های یک ادم خودشیفته را بشناسید تا بتوانید بهترین رفتارو برخورد را با او داشته باشید !

 

خودشیفته

 

 

چگونه بفهمیم کسی خودشیفته است؟

 

تست تشخیص شخصیت خودشیفته

تست زیر شامل ۶ نشانه خودشیفتگی است. با امتیاز دادن به هر یک از این نشانه‌ها از صفر تا پنج می‌توانید خود را محک بزنید.

صورتی که یکی از این نشانه ها به هیچ وجه در مورد شما صدق نمی‌کند، به آن امتیاز صفر دهید و اگر تصور می‌کنید یکی از آن‌ها کاملاً در شما وجود دارد، برای آن عدد ۵ را تعیین کنید. مجموع امتیازات درجه نارسیسم را مشخص می‌کند.

اگر امتیاز ۱۰ یا کمتر را کسب کرده‌اید، ویژگی‌ و علائم خودشیفتگی در شما به چشم نمی خورد.

امتیاز ۱۸ یا بالاتر نشان می‌دهد شما فردی خودبرتربین محسوب می‌شوید. در صورت نادیده گرفتن این موضوع، تبعات بسیاری متوجه‌تان خواهد شد.

امتیاز ۲۴ به بالا نشان از خودشیفتگی حاد دارد و باید در رفتار فرد تجدید نظر جدی صورت گیرد.

 

 صحبت‌های یک‌طرفه

… فقط می‌خواهم راجع به مسائلی صحبت کنم که دلم می‌خواهد. نگرانی و درگیری‌های ذهنی “من” هنگام مکالمه با دیگران در اولویت قرار دارد و مسیر صحبت را مشخص می‌کند. بنابراین عقاید من کاملاً درست است. صحبت‌های دیگران یا اشتباه است یا از کمترین اهمیت ممکن برخوردار است. توصیه‌های دیگران به نوعی شخصیت بنده را مورد هدف قرار می‌دهد.

یکی از نشانه‌های مهم افراد خودبرتربین این است که هر از چندگاهی بعد از شنیدن حرف‌های دیگران از واژه “اما” استفاده می‌کنند، غافل از اینکه این واژه تمام حرف‌های دیگران را به نوعی نقض می‌کند.

 

موضوع صحبت “من” هستم

… من بیشتر می‌دانم و از جذابیت بیشتری برخوردارم. موضوع صحبت بیشتر حول من می‌چرخد. اگر من نباشم موضوع چندانی برای صحبت کردن بین ما وجود ندارد (اگر هم وجود داشته باشد، بی نهایت کسل‌کننده است).

بیشتر صحبت‌ها معطوف به این موضوع است که من چه کارهایی انجام داده‌ام و به چه می‌اندیشم. من فرد بزرگ و مهمی هستم. پس شما که سعادت همنشینی با بنده را پیدا کرده‌اید، موظفید درست مثل یک دست سوم، کارهای بنده را به انجام برسانید.

 

قوانین به من مربوط نمی‌شوند

… من حق دارم به همسرم خیانت کنم، صف را رعایت نکنم، مالیات را دور بزنم و در کل قوانین را زیر پا بگذارم. اصولاً قوانین برای مردم است، نه من!

روانشناسان خودشیفتگی را “سندروم فرد بلند قامت” نیز خطاب می‌کنند. این افراد عموماً از بالا به مردم نگاه کرده و تصور می‌کنند قوانین شامل حال آنان نمی‌شود.

 

 بحث‌هایی که می‌کنی حکم انتقاد را دارد. من هم از اینکه مورد انتقاد واقع شوم، متنفرم!

… اگر می خواهید به صحبت‌های شما توجه کنم، این مسئله را جدی بگیرید که من بسیار سریع عصبانی می‌شوم. بعضی حرف‌ها صرفاً شامل جملاتی است برای به زیر سوال بردن بنده.

انتقاد موجب ناراحتی می‌شود. البته “من” این حق را دارم که از دیگران انتقاد کنم (و قطعاً این کار را خواهم کرد). اما اگر انتقادی نسبت به من صورت گیرد، حتماً در صدد تلافی بر می‌آیم.

اصولاً افراد خودبرتربین استعداد خاصی در بزرگ نشان دادن عقاید و ویژگی‌های خود دارند و از طرفی نسبت به هر گونه بازخورد منفی از سوی دیگران واکنش تند نشان می‌دهند.

از آنجا که این افراد تصور می‌کنند همه صحبت‌ها در مورد آنان است، در صورتی که جمله‌ای با بار منفی بشنوند، سریعاً به خودشان می‌گیرند.

 

حق با بنده است، نه شما! بنابراین هر وقت رابطه من با شخصی شکرآب شود، قطعاً “او” مقصر است.

… من نمی‌توانم عذرخواهی کنم یا اشتباه خود را بپذیرم. جایگاه من فراتر از آن است که مورد مواخذه قرار گیرم. اگر به اشتباهم اذعان کنم، شدیداً ناراحت می‌شوم.

این افراد اغلب به نگرش “پذیرش بخشی از اشتباه” متوسل می‌شوند. برای مثال می‌گویند: «فقط در فلان مورد مرتکب اشتباه شدم. دلیلی ندارد همه اقداماتم زیر سوال رود». روانشناسان این نگرش را طرز فکر “همه یا هیچ” نیز می نامند.

در مجموع، تهمت به دیگران و ایراد گرفتن از آنان به جای بررسی ریشه‌ای مسائل و یافتن راه‌حل‌های موثر، باعث انتقال نوعی حس امنیت به افراد خودبرتربین می‌شود. این اشخاص به طور کلی به سرعت دیگران را سرزنش می‌کنند و به کندی نواقص خود را می‌پذیرند.

 

زود از کوره در می‌روم که دیگران مسبب آن هستند

… من را عصبانی کردی، به حرفهایم گوش ندادی، از من انتقاد کردی، سعی می‌کنی بنده را تحت کنترل خود در بیاوری، نظراتی که ارائه می‌کنی کاملاً اشتباه است. پس بهتر است “شما” عذرخواهی کنید نه من.

افراد نارسیست عموماً تلاش می‌کنند خود را باهوش و دارای ویژگی‌های منحصر به فرد نشان دهند. این در حالی است که این افراد خودشیفته به سرعت عصبانی می‌شوند. سپس به سرعت دیگران را مقصر نشان می‌دهند.

حال، می‌توانید مجموع امتیازات را محاسبه کنید و به درک بیشتری در مورد خودتان دست یابید.

 

خودخواه

 

از کجا بفهمیم همسرمان دچار اختلال شخصیتی خودشیفتگی شده است؟

قبل از هر چیزی اصلا قرار نیست که شما با خواندن این مقاله به شریک عاطفی خود برچسب بزنید، زیرا در این مقاله فقط برخی از ده‌ها ویژگی خودشیفتگی را توضیح داده‌ایم. همه انسان‌ها می‌توانند درصدی از این ویژگی‌ها را داشته باشند. همچنین، شدت این ویژگی‌ها نیز در تشخیص نوع اختلال موثر است. بنابراین، قرار نیست که با خواندن این مقاله و اینکه گاهی چنین ویژگی‌هایی را در شریک خود می‌بینید نتیجه بگیرید که او نارسیسیزم (خودشیفتگی) دارد.

۱- خودشیفته‌ها وقتی اشتباهی صورت می‌گیرد، همه را سرزنش می‌کنند جز خودشان. یکی از عادت‌های همیشگی افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشیفته این است که اشتباهات و کاستی‌ها را گردن دیگران می‌اندازند. آنها معتقد هستند که هر اشتباهی که رخ می‌دهد دیگران مقصر آن هستند و هر کاری که درست پیش می‌رود نتیجه تلاش آنها است.

۲- خودشیفته‌ها همیشه دیگران را مسئول رفتار‌های نامطلوب خود می‌دانند. آنها ادعا می‌کنند که رفتار‌های نا مناسب شماست که منجر به رفتار‌ها و احساسات نامطلوب در آنها می‌شود و شما مسوول رفتار بد یا احساسات منفی آنها هستید.

۳- خودشیفته‌ها همیشه خود را درست و بر حق می‌دانند. از دیدگاه افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی، همیشه حق با آنها است و آنها درست می‌گویند.

۴- خودشیفته‌ها تمایلی به شنیدن نگرانی‌ها و حرف‌های شما ندارند. آنها غالبا دوست دارند خودشان صحبت کنند و شنوندگان خوبی نیستند. مخصوصا، اگر پای نگرانی‌ها و مشکلات وسط باشد، اصلا تمایلی به شنیدن نگرانی‌ها و مسائل شما ندارند. آنها از آن دسته از افراد هستند که حرف خود را می‌زنند و منتظر شنیدن حرف شما نیستند.

۵- خودشیفته‌ها همیشه خود را بالا‌تر از دیگران می‌دانند و دیگران را زیردست خود می‌پندارند. نگاه از بالا به پایین یکی از ویژگی‌های مهم خودشیفته‌ها است. آنها خود را برتر و دیگران را کمتر از خود می‌بینند. خود را قوی‌تر و دیگران را ضعیف‌تر می‌بینند. خود را عاقل و دیگران را نادان می‌بینند. این ویژگی غالبا به رفتار‌هایی در آنها منجر می‌شود که باعث کاهش اعتماد به نفس در اطرافیان‌شان، مخصوصا، شریک عاطفی‌شان می‌شود.

۶- خودشیفته‌ها دائما در حال تعریف و تمجید از خود و تحقیر دیگران هستند. در برخورد با افراد مبتلا به خودشیفتگی، به‌طور مکرر، شاهد تعریف و تمجید آنها از خود هستیم. آنها خیلی از دستاورد‌ها و توانایی‌هایشان حرف می‌زنند و با شما طوری برخورد می‌کنند که گویی شما ناتوان و فقیر هستید و آنها بسیار برتر هستند.

۷- خودشیفته‌ها فکر می‌کنند که همه مردم آنها را به‌خاطر پول و دارایی‌شان می‌خواهند. یکی از صحبت‌های رایج این نوع شخصیت این است که «همه من را به‌خاطر پول و دارایی‌ام می‌خواهند» و این باور به قدری در آنها عمیق است که دچار ظن و شک در معاشرت‌های خود می‌شوند. همچنین، در برخورد با شریک عاطفی‌شان نیز، بر اساس این باور، می‌خواهند طرف مقابل را با دارایی‌های خود راضی نگه دارند و دائما در حال صحبت از برند‌های کیف و کفش و تفریحات و دارایی‌شان هستند.

۸- خودشیفته‌ها احساسات دیگران را مورد تمسخر قرار می‌دهند تا جایی که اطرافیان به این نتیجه می‌رسند که بهتر است از احساسات‌شان به آنها چیزی نگویند. احساسات شما اصلا برای آنها مهم و جالب نیست، حتی اغلب غیر منطقی و بچگانه به نظر می‌آید. بنابراین، توقع رفتار معقول و همدلانه را از آنها نداشته باشید زیرا در نهایت شما را بسیار حساس و غیرمنطقی می‌خوانند. همچنین، به این نتیجه می‌رسید که اصلا درباره احساسات خود با آنها صحبت نکنید و دچار سرکوب احساسات نیز می‌شوید.

 


چنانچه این مطلب را مفید میدانید با لایک کردن و به اشتراک گذاشتن آن، از ما حمایت کنید. نظرات، پیشنهادات و مقاله های درخواستی خود را از طریق قسمت دیدگاه ها برای ما ارسال کنید.

  • بدون دیدگاه
  • 2019-02-11
https://www.rahafun.com/?p=86722
 
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه
 
دیدگاه ها

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا