داستان باحال | رهافان

داستان باحال | رهافان
خانه / برچسب‌های نوشته‌ها "داستان باحال"
یک دیدگاه

داستان داروخانه – طنز

داستان داروخانه – طنز اینو بخونین منفجر نشدین با من  ﯾﺎﺭﻭ ﺯﺑﻮﻧﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﺁﻗﺎ ﺩﯾﺐ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ: ﺩﯾﺐ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﻪ؟ … ﯾﺎﺭﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﻩ : ﺩﯾﺐ

بدون دیدگاه

داستان آموزنده مرد نابینا

داستان آموزنده مرد نابینا مردي نابينا زير درختي نشسته بود! پادشاهي نزد او آمد، اداي احترام كرد و گفت:قربان، از چه راهي ميتوان به پايتخت رفت؟» پس از او نخست وزير همين پادشاه نزد مرد نابينا آمد و بدون اداي احترام گفت:آقا، راهي كه به پايتخت مي رود كدام است؟‌ سپس مردي عادي نزد نابينا

بدون دیدگاه

داستان کوتاه دخترک باهوش

داستان کوتاه دخترک باهوش یک روز دختربچه ای وارد بقالی شد و دستش را به طرف بقال دراز کرد و کاغذی را به بقال داد و گفت: مامانم گفته جنسایی که تو لیست هست رو بهم بدین، این هم پولش…

بدون دیدگاه

داستان کوتاه(تخت مرگ!)

داستان کوتاه(تخت مرگ!) چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند. این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را

پیـــرمـــرد با سیاست و دوست دختــرخوشگلش|www.rahafun.com
یک دیدگاه

پیـــرمـــرد با سیاست و دوست دختــرخوشگلش -طنز

پیـــرمـــرد با سیاست و دوست دختــرخوشگلش در یک غروب پنج شنبه پیرمرد موسفیدی در حالی که دختر جوان و زیبایی بازو به بازویش او را همراهی می کرد وارد یک جواهر فروشی شدند و به جواهر فروش گفت : یک انگشتر مخصوص برای دوست دخترم می خواهم. مرد جواهرفروش به اطرافش نگاه کرد و انگشتر

بدون دیدگاه

داستان آموزنده تلاش پروانه برای خروج از پیله !

داستان آموزنده تلاش پروانه برای خروج از پیله ! یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد.  سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند

آهستگی - (میلان کوندرا)" نسخه کامل و بدون سانسور"|www.rahafun.com|
بدون دیدگاه

آهستگی – (میلان کوندرا)” نسخه کامل و بدون سانسور”

آهستگی – (میلان کوندرا)” نسخه کامل و بدون سانسور” میلان کوندرا: (به چکی: Milan Kundera) (زاده١ آوریل،١٩٢٩در برنو، چکوسلاواکی)نویسنده‌ اهل چک است که از سال ١٩٧۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئو یاناسک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا