یک پزشک زنان میگوید: “زنانی هستند که سالها دچار این بیماری هستند و به کسی چیزی نمیگویند. ترجیح میدهند به پزشکشان بگویند که یک بیماری مقاربتی دارند تا این که بگویند یک چیزی از بدنشان بیرون افتاده و آویزان است.”
شرح این بیماری، به زبان صریح آلیسون، چنین است: “واژنام دارد بیرون میافتد.” …
این روانشناس ۳۹ ساله اهل کنمور، واشنگتن، مبتلا به ترکیب نادری از چند اختلال است که هنگام حاملگی پسرش “کیریان” آغاز شد و در سایت “مام لاجیک دات کام” شرح جالبی درباره بیماری عجیبش نوشت.
او در مصاحبه با “سفیر دات کام” میگوید: “میدانم مثل یک فیلم تخیلی علمی به نظر میرسد. هر بار که این داستان را بازمیگویم، به خودم میگویم: نمیتوانم باور کنم که چنین اتفاقی برایم افتاده است.”
داستان پنج سال پیش شروع شد، وقتی که آلیسون دومین فرزندش، کیریان، را حامله بود. او به خودش قول داده بود که نگذارد این بار وزنش ۳۰ کیلو بالا برود و بنابراین در خانه داشت تمرینهای یوگای مخصوص دوران بارداری را میکرد که دچار دردی ناگهانی شد.
او مینویسد: “مثل این بود که یک نفر چنگالی را در مقعدم فرو میکند. بنابراین تمرین را قطع کردم. درد شدید و تیزی بود، اما برطرف شد.”
مدتی بعد همان روز، وقتی که داشت به دخترش غذا میداد، چون فکر میکرد ادرار دارد، دوید و رفت توالت، اما به جای ادرار، خون جاری شد. “در زندگی این قدر نترسیده بودم.”
پزشک زنان نمیتوانست علت را کشف کند و او همچنان خونریزی میکرد. “در عرض سی دقیقه نوار بهداشتی سایز بزرگ، پر از خون میشد.”
در هفته ۲۵ ام بارداری، در بیمارستان بستری شد و سه هفته آن جا بود. وقتی که به خانه رفت، خونریزی دوباره شروع شد و او مجددا به بیمارستان رفت.
او میگوید: “من و شوهرم خیلی نگران شده بودیم. پسرم شش هفته و نیم زودتر به دنیا آمد. خدا را شکر، حالش الان خوب است.”
پزشکان فهمیدند که بیرون جفت یک غده خونی درست شده و فکر کردند که علت مشکل این غده بوده است.
در واقع، این آغاز بیماری او بود.
“درونم داشت بیرون میآمد”
او مینویسد: “یک روز در توالت، وقتی داشتم خودم را پاک میکردم، یک چیز عجیبی حس کردم. در واقع آن جا سوراخ نبود، بیشتر صاف به نظر میآمد. فکر کردم که عجیب است، اما من یک دختر ۱۹ ماهه و یک نوزاد تازه به دنیا آمده داشتم که باید ازشان مراقبت میکردم، بنابراین با دستمال تمیزش کردم. خون نمیآمد، درد هم نداشتم، بنابراین دیگر به آن فکر نکردم.”
چیزی را که آلیسون توصیف میکند، شروع افتادگی واژن بود، بیماریای که در آن واژن، رحم، مقعد، مثانه، مجرای پیشاب و روده کوچک جا به جا میشوند و – در موارد وخیم – احتمال دارد اعضای درونی بدن، بیرون بیافتند.
دکتر سوزان گیلبرگ – لنز، پزشک زنان در لس آنجلس، میگوید: “زنانی هستند که سالها دچار این بیماری هستند و به کسی چیزی نمیگویند. ترجیح میدهند به پزشکشان بگویند که یک بیماری مقاربتی دارند تا این که بگویند یک چیزی از بدنشان بیرون افتاده و آویزان است.”
به گفته این پزشک، “آلیسون هنری، یک مورد وخیم و غریب است. اما تخمین زده میشود که ۳۰ درصد زنان یا بیشتر در عمر خود تا حدی به این بیماری مبتلا میشوند.”
آلیسون به جای توجه به بیماری خود، به مراقبت از کودکانش پرداخت. او مجبور شد به عمل جراحی تن دهد، که بیشتر وقتش را در سال بعد گرفت.
او هر بار که به توالت میرفت، میدید که بیماریاش بدتر میشود. تعریف میکند: “یک شب نگاهی به آن جا انداختم، مثل این بود که اعضای درونی بدنم، بیرون هستند. میدانستم دیگر نمیتوانم به روی خودم نیاورم. پیش دکتر رفتم و گفتم واژنام از بدنم بیرون آمده!”
“نزد یک متخصص لگن خاصره فرستاده شدم. او نگاهی انداخت و گفت، “اوه، واژن شما از بدنتان بیرون افتاده و دارد مثانه و مقعدتان را با خودش بیرون میکشد.”
علاوه بر افتادگی رحم، آلیسون مبتلا به “رکتوسل” هم هست – بیماری ای که در آن مقعد به دیوارههای عقب واژن فشار وارد میآورد. “به این دلیل بود که ماهها دچار یبوست شده بودم.”
آلیسون همچنین دچار “سیستوسل” [فتق مثانه] شده بود، یک بیماری شبیه رکتوسل، اما در مورد مثانه.
در حالی که در مورد افتادگی رحم، رحم ۸ تا ۱۱ سانتیمتر به داخل واژن میافتد، اما در مورد او فقط ۳ سانتیمتر سر جای خودش بود، و در حالت ایستاده، حداقل ۵ سانتیمتر بیرون بود.
پس از یافتن علت بیماری، آلیسون مورد چندین عمل جراحی قرار گرفت تا واژنش به حالت عادی درآید، تاب مثانه رفع شود و مقعدش به سر جای خود برگردانده شود.
آلیسون مینویسد: “بدتر از همه، دچار کاهش لبهای فرج شده بودم، که خیلی شدید بود. تمام بیمارانی که میگویند، عمل سختی نیست، دروغ میگویند. من ترجیح میدهم به جای تکرار این عمل، تمام دندانهایم کشیده شوند.”
پهلوان روحیه شوخ خود را بازمییابد
دوره نقاهت چندان آسان نگذشت. یک بار او ۱۵ کیلو وزن کم کرده بود و برای معالجه عوارض مختلف، چند بار در بیمارستان بستری شد.
او میگوید: “من همیشه آدم سالمی بودم و در دوران نوجوانی چندان ریغو نبودم. و حالا هفتهها میشد که هیچ کاری نمیتوانستم بکنم.”
“در میان دوستانم همیشه به پهلوان معروف بودم. حتا مجبور شدم قرصهای ضد افسردگی مصرف کنم تا با عوارض استرس شدید مقابله کنم و از نظر عاطفی بسیار حساس شده بودم.”
آلیسون از شوهرش تقدیر میکند که در این دوره از او حمایت کرده است. “او از آن نوع مردهایی است که لازم نیست چیزی ازش بخواهی تا کاری انجام دهد. خودش کارش را میکرد. کمک خیلی بزرگی بود که در این دوران هر کاری از دستش برمیآمد در خانه انجام میداد.”
در حال حاضر از آخرین باری که آلیسون در بیمارستان بستری گشته، یک سال و نیم میگذرد و او پیشقدم شده است تا داستانش را تعریف کند؛ چون میخواهد اگر زنانی هستند که به بیماری او دچارند، بکوشند خود را مداوا کنند.
به گزارش “ای مدیسین هلث دات کام” افتادگی رحم در دوران یائسگی، یا پس از زایمان یا جراحی رحم، از بیماریهای معمول در زنان است.
“حس شرمندگی از بیماری را کنار گذاشتم، کوشیدم دوباره روحیه شوخ خودم را حفظ کنم. الان میتوانم در این باره بخندم. اما میدانم هم که این به معنای اعاده سلامت نیست.”
برنامه دورهمی مهران مدیری
عکس پسر خوشگل ایرانی
رنگ سال ۹۹
جملات زیبا درباره پدر و مادر
جملات زیبا درباره پدر
قیمت طلا و سکه امروز در ایران
قیمت دلار و انواع ارز امروز در ایران
عکس بچه های ناز و مامانی
بیوگرافی کامل آرات حسینی پسر فوتبالیست نابغه ایرانی همراه عکس
همسر کیهان کلهر نوازنده معروف ایرانی کیست ؟
تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا