آیا شما در زندگی خوشحال هستید یا افسرده؟

آیا شما در زندگی خوشحال هستید یا افسرده؟

فکر می‌کنید غم و اندوه زندگی‌تان زیاد شده و دیگر رنگ و روی شادی را نمی‌بینید؟ شاید هم تیپ شخصیتی شما به گونه‌ای است که بیشتر به سمت غمگین بودن گرایش دارید و از زندگی لذت نمی‌برید. به هر حال این تست که توسط متخصصان طراحی شده به شما کمک می‌کند که بفهمید براساس تیپ شخصیتی‌تان چطور می‌توانید خاطرات لذت‌بخش‌تری بسازید و در زندگی شاد‌تر باشید.

یکی از همکاران شما درباره سفر خانوادگی‌اش با شما صحبت می‌کند. در این لحظه چه افکاری به ذهن‌تان می‌رسد؟
–  واقعا چرا بعضی‌ها دل‌شان می‌خواهد جزئیات سفر خسته‌کننده‌شان را برای دیگران تعریف کنند؟
– خوب است که درباره لحظات خوب با دیگران حرف بزنیم.
–   با این حرف‌ها می‌خواهند چه چیزی را ثابت کنند؟
–   اوه، اوه، یادم باشد من هم هفته دیگر باید شام به خانه مادرشوهرم بروم.

متوجه شده‌اید که قرار است ساختمان محل کار شما به مکان دیگری منتقل شود. نظرتان چیست؟
–  اوه نه، قرار است چه‌جور دفتری را در اختیارمان قرار دهند؟
–  ضرورتی نداشت؛ در همین دفتر هم کارهای‌مان را به خوبی انجام می‌دادیم.
–   عالی است؛ تغییراتی در پیش داریم.
– می‌توانم دفتر و میز کار جدیدم را به سلیقه خودم مرتب کنم.

همین امروز ناگهان باخبر شده‌اید که کمی زودتر می‌توانید از سر کار به خانه بازگردید و عصر وقت‌تان آزاد است. چه کار می‌کنید؟
– با خوشحالی دنبال نامزد یا همسرتان می‌روید تا با هم بیرون بروید.
– از این شانس غیرمنتظره برای آرامش‌تان استفاده می‌کنید و آن را با آغوش باز می‌پذیرید.
–   می‌ترسید. سر کار قرار‌های مهمی داشتید.
– جشن می‌گیرید؛ هر اتفاقی ممکن است بیفتد.

یکی از دوستان‌تان از بابت مصاحبه شغلی‌اش نگران است. چه کار می‌کنید؟
– نمی‌خواهید او را منصرف کنید اما واضح است که شرایط سختی در پیش دارد.
–  او را دعوت می‌کنید تا بر اساس تجربیات قبلی خودتان راهنمایی‌اش کنید.
– سعی می‌کنید موقعیت مشابهی فراهم کنید تا او را با سوالات احتمالی روبه‌رو سازید.
–  برای این موضوع هیجان‌زده هستید.

یکی از آشنایان قدیمی به‌طور غیرمنتظره به شما تلفن می‌کند و می‌خواهد بداند برای نوشیدن یک فنجان چای وقت دارید. در آن لحظه به چه چیزی فکر می‌کنید؟
– چه سورپرایز خوبی!
– می‌خواهد موضوع مهمی را با من در میان بگذارد یا خبر بدی بدهد؟
– آیا امروز می‌توانم کارهایم را به‌موقع تمام کنم و به قرار برسم؟
–  چه موقعیت خوبی پیش آمده تا دوباره لحظات لذت‌بخشی را کنار هم باشیم.

بهترین لحظه امروز شما چه زمانی بود؟
– صبح؛ البته قبل از اینکه زنگ ساعت مرا از تختخواب بیرون بکشد.
– امروز عصر، زمانی که بعد از یک روز کاری پرمشغله به خانه آمدم.
– وقتی که قرار ملاقات کاری امروز خوب پیش رفت.
– وقتی این خبر به گوشم رسید که قرار است به سفر کاری بروم.

والدین تان را برای شام به خانه‌تان دعوت می‌کنید. بعد از غذا مادر شما داوطلب می‌شود که ظرف‌ها را بشوید. چه کار می‌کنید؟
– خوشحال می‌شوید که از این بخش از کار خانه رها شده‌اید.
– ضمن اینکه با او مشغول صحبت می‌شوید در خشک کردن بشقاب‌ها به او کمک می‌کنید.
– به او یادآوری می‌کنید که خوب نمی‌داند وسایل شما را کجا باید قرار دهد و ممکن است آنها را اشتباهی جابه‌جا کند.
–  از او می‌خواهید که از آشپزخانه برود، هیچ عجله‌ای نیست. خودتان بعدا این کار را انجام می‌دهید.

در سالگرد ازدواج‌تان چه برنامه‌ای ترتیب می‌دهید؟
– برای خودتان دو نفر بانجی جامپینگ رزرو می‌کنید.
–  یک قرار شام عاشقانه در نظر می‌گیرید.
– یک برنامه غافلگیرکننده ترتیب می‌دهید ولی نگران هستید که آیا همسرتان از این کار خوشش می‌آید؟
– مطمئن نیستد که شریک زندگی شما حتما چنین روزی را یادش باشد.

به کدام‌یک بیشتر فکر می‌کنید؟
–  دیروز
– امروز و حال حاضر
–  موقعیت بزرگ بعدی
– هر چیزی که برای‌تان کار کند

احساس می‌کنید در کار روزانه غرق شده‌اید. نظرتان درباره این شرایط چیست؟
–  زندگی هیچ‌وقت بر وفق مراد نبوده است.
–  می‌خواهم همه‌چیز را رها کنم و در جایی دیگر کار تازه‌ای را شروع کنم.
– چه‌کار می‌توانم بکنم؟ چندان غیرمنتظره نیست که اوضاع بدتر هم شود.
– می‌خواهم برای این موضوع وقت بگذارم و بفهمم چرا هیچ چیز برای من خوب پیش نمی‌رود.

دوستان‌تان شما را چطور توصیف می‌کنند؟
– پر استرس
– آرام
– ناراضی
– عجول

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان سبز است…
فکر می‌کنید زندگی ناامیدکننده و غمگین است
هیچ اعتقادی ندارید که اوضاع بهتر می‌شود و از بابت صحبت درباره این بدبینی شرمنده نمی‌شوید. زندگی شما در گذشته چندان خوش و خرم نبوده و امیدی ندارید که آینده روشنی پیش رو داشته باشید. مدام در مورد وضعیت و شرایط‌تان غر می‌زنید که این موضوع گاهی اطرافیان را واقعا کلافه می‌کند. مشکل شما این است که به‌طور ناخودآگاه یک زندان روحی برای خودتان ساخته‌اید و داخل این محیط تیره و تار زندگی می‌کنید و برای خروج از آن هیچ انگیزه‌ای ندارید. باید بفهمید ریشه این همه بدبینی از کجاست و از چه جایی نشات می‌گیرد؟

چرا فکر می‌کنید دوستان و اطرافیان شما که زندگی شاد دارند درباره زندگی اشتباه فکر می‌کنند؟ بهتر است بدانید شادی وابسته به اتفاقات اطراف شما نیست بلکه موضوع این است که نسبت به این اتفاق‌ها چه واکنشی داشته باشید و از هر لحظه کوچک برای لذت بردن از زندگی استفاده کنید. همه اتفاقات دنیا منفی نیستند. اگر با یادآوری خاطرات شاد گذشته غم فراوانی سراغ‌تان می‌آید به این فکر کنید که می‌توانید بار دیگر هم این شادی‌ها را تجربه کنید.

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان آبی است…

فکر می‌کنید زندگی ناامیدکننده و غمگین است
هیچ اعتقادی ندارید که اوضاع بهتر می‌شود و از بابت صحبت درباره این بدبینی شرمنده نمی‌شوید. زندگی شما در گذشته چندان خوش و خرم نبوده و امیدی ندارید که آینده روشنی پیش رو داشته باشید. مدام در مورد وضعیت و شرایط‌تان غر می‌زنید که این موضوع گاهی اطرافیان را واقعا کلافه می‌کند. مشکل شما این است که به‌طور ناخودآگاه یک زندان روحی برای خودتان ساخته‌اید و داخل این محیط تیره و تار زندگی می‌کنید و برای خروج از آن هیچ انگیزه‌ای ندارید.

باید بفهمید ریشه این همه بدبینی از کجاست و از چه جایی نشات می‌گیرد؟ چرا فکر می‌کنید دوستان و اطرافیان شما که زندگی شادی دارند درباره زندگی اشتباه فکر می‌کنند؟ بهتر است بدانید شادی وابسته به اتفاقات اطراف شما نیست بلکه موضوع این است که نسبت به این اتفاق‌ها چه واکنشی داشته باشید و از هر لحظه کوچک برای لذت بردن از زندگی استفاده کنید. همه اتفاقات دنیا منفی نیستند. اگر با یادآوری خاطرات شاد گذشته غم فراوانی سراغ‌تان می‌آید به این فکر کنید که می‌توانید بار دیگر هم این شادی‌ها را تجربه کنید.

 اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان بنفش است…

دل‌تان می‌خواهد در زمان حال شاد باشید
عاشق زندگی کردن در لحظه هستید و دوست دارید شادی‌های کوچک‌تان را با دیگران قسمت کنید. خوب می‌دانید که لازم است به زمان حال توجه داشته باشید و به خاطر داشتن چیزهای خوب شکرگزار باشید. افسوس خوردن و مرور خاطرات بد گذشته در زندگی شما جایی ندارد. نسبت به این موضوع آگاه هستید که اگر از تجربیات تلخ گذشته رها نشوید زندگی برای‌تان لذت‌بخش نخواهد بود. می‌دانید اگر مزه رنج و تلخی را نچشیده باشید، قدر لذت را کمتر درک می‌کنید.

از این رو حتی اگر غمگین هم باشید، این احساسات را با نزدیکان‌تان در میان می‌گذارید و همیشه در تلاش نیستید که خودتان را فردی مثبت نشان دهید. علاوه بر این به خوبی می‌دانید که خوشی‌های کوچک چه تاثیر شگفتی در زندگی‌تان بر جای می‌گذارند؛ البته توصیه می‌شود که در این مورد هم تعادل داشته باشید و در غرق شدن در خوشی و شادی‌ها زیاده‌روی نکنید.

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان نارنجی است…

ترجیح می‌دهید به آینده فکر کنید
از جمله‌های این‌چنینی زیاد استفاده می‌کنید: «نباید فراموش می‌کردم، باید یادم می‌موند! کاش اینطور می‌شد و…» این موضوع نشان می‌دهد مدام به این فکر می‌کنید که چرا کارها بد پیش می‌رود. این نگرانی‌ها از شما انرژی زیادی می‌گیرد.  هدف اصلی شما این است که در هر موقعیتی که فکر می‌کنید ممکن است اتفاق بدی بیفتد، حاضر شوید و از بروز مشکلات پیشگیری کنید.  از طرف دیگر فکر می‌کنید که رسیدن به شادی کاری بس دشوار است چون لازم است در جایی از زندگی پرتلاطم‌تان بایستید.

آنقدر در فکر کردن به آینده غرق شده‌اید که حتی فرصت ندارید چند لحظه بایستید و برای به دست آوردن موقعیت‌های خوب زندگی فعلی‌تان شادی کنید. برای رهایی از این حالت بهتر است اولویت‌های زندگی‌تان را مشخص کنید. این کار به شما کمک می‌کند برای آنچه اهمیت دارد بیشتر تلاش کنید و روی سایر مسائل جزئی بیش از حد متمرکز نشوید. همه تلاش‌تان را به‌کار ببرید اما بیش از حد روی مقصد تمرکز نکنید و از مسیری که در آن هستید، لذت ببرید.

ورزش شما را شاد می‌کند
متخصصان به این نتیجه رسیده‌اند که حرکت‌های ورزشی، پیاده‌روی و بازی‌های حرکتی در ابتدای صبح نه‌تنها بدن و ذهن را شاداب و پرجنب‌وجوش می‌کند بلکه انرژی بیشتری برای انجام کارهای روزانه به افراد می‌بخشد. پس با ورزش کردن، روح و ذهن خود را از مشکلات زندگی جدا کنید. همچنین انجام روزانه ورزش‌هایی مانند پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری و شنا باعث ایجاد سرزندگی و طراوت روحی از یک‌سو و کاهش وزن و تقویت جسم در برابر بیماری‌های مزمن از سوی دیگر می‌شود. عدم تحرک روزانه، رابطه‌ای مستقیم با چاقی، بیماری‌های قلب و عروق، فشارخون بالا و انواع سکته‌ها دارد و خطر ابتلا به افسردگی و اختلال‌های عصبی را افزایش می‌دهد.

شاید به نظر بیاید بازی‌های معمولی که بزرگسالان با توپ انجام می‌دهند تنها برای سرگرمی است اما این بازی‌ها علاوه بر مزایای فیزیکی متعدد، روحیه کارجمعی، هوشیاری ذهن، توانایی حل مشکلات و تصمیم‌گیری را در افراد افزایش می‌دهند. بازی کردن می‌تواند بر خوشحال شدن و مفید واقع شدن در کارها اثرات موثری داشته باشد.