مطالب خنده دار 92 | رهافان

مطالب خنده دار 92 | رهافان
خانه / برچسب‌های نوشته‌ها "مطالب خنده دار 92"
۲۶ دیدگاه

جدید ترین جمله های جذاب و خنده دار

جملات خنده دار و باحال برای خواندن آرشیو های قبلی اینجا کلیک نمایید خونمون مهمون اومد، وقتی در رو باز کردم، دخترشون قدش حدود یک و نود بود وقتی کفشش رو درآورد و یک و هفتاد و پنج شد گل سرش روکه برداشت شد یک و پنجاه نگرانم کم کم محو بشه! جملات خنده دار

بدون دیدگاه

انشای خنده دار یک کودک – طنز

انشای  خنده دار یک کودک – طنز  🙂 هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای

یک دیدگاه

آموزش ساخت فیلم در ایران -طنز

آموزش ساخت فیلم در ایران -طنز فیلم ساختن تو سینمای ایران یه سری اصول واحب الاجرا داره که بد نیست هممون اونارو بدونیم به صحنه های مختلف یک فیلم ساخته شده در داخل ایران سری می زنیم : صحنه ی شادمانی : الان یه دختره + باباش + شوهرش + مادر شوهرش تو حیاط واستادن

بدون دیدگاه

تفاوت طرزفکر کشورهای مختلف – طنز

تفاوت طرزفکر کشورهای مختلف – طنز اگر حشره ای در فنجان قهوه بیفتد، تصور می کنید واکنش یک آمریکایی، انگلیسی، چینی و یک صهیونیست اسرائیلی چه خواهد بود؟! مرد انگلیسی فنجان را به خیابان پرتاب و کافه را ترک می کند. . . مرد آمریکایی، حشره را خارج می کند و قهوه را سر می کشد! .

۲ دیدگاه

تفاوت حرف زدن پسران و دختران پای تلفن – طنز

تفاوت حرف زدن پسران و دختران پای تلفن – طنز گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم… می بینمت خوشگلم… بوس بوس بوس گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال… بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر…  

بدون دیدگاه

اگه پسرا و دخترا نبودن- طنز

اگه پسرا و دخترا نبودن- طنز اگه پسرا نبودن : اگه پسرا نبودن کي مامانا رو دق مي داد؟ اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر ؟ اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟ اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟ …

بدون دیدگاه

طنز نامه یک گوسپند به مادرش خنده دار

نامه خنده دار گوسفند به مادرش – طنز ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﻢ،ﺑﻊ! ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻗﺼﺎﺏﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺷﺪ. ﺣﺎﺝ ﺭﺣﯿﻢ ﻗﺼﺎﺏ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ. ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺗﺎ ﺻﺒﺞ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺳﺤﺮ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﻫﻤﻪﺍﺵ ﺧﻮﺍﺏ

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا