سوال درباره ازدواج و رابطه جنسی

سوال درباره ازدواج و رابطه جنسی
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه

 

 

سوال درباره ازدواج و رابطه جنسی

سوال درباره ازدواج و رابطه جنسی

سلام دوست عزیز دختری ۲۴ ساله هستم مدت دو سال است که با پسری تصمیم به ازدواج گرفتیم اما پدرم مخالف است با این حال هنوز در تلاش هستیم برای راضی کردن پدرم خانواده ها از ارتباط و صمیمیت ما با خبرن مدتی است که ما برای رفع نیازهای جنسی به تحریک یکدیگر با مسج و نوعی نزدیکی مجازی پرداختیم با اینکه شناخت کامل از هم داریم و دلیل محکم و کافی برای انجام اینکار اما باز مرددم میترسم در آینده دچار مشکل شوم با اینکه طرفم بدبین نیست و بارها و بارها از هم قول گرفتیم که در مورد هم فکر بد نکنیم اما باز آینده نگرانم میکنه که دچار مشکل نشیم دوستداشتم شما را هم بدونم
پاسخ
با سلام و تشکر
ببینید تحریک از طریق مسج و تلفنی حتی برای افرادی که به خوبی و خوشی چندین سال با یکدیگر ازدواج کرده اند میتواند واقعا مخرب باشد. زیرا اینکار به نوعی اعتبار رابطه را زیر سوال میبرد و باعث میشود هرمت رابطه از بین برود. زمانی که یک زن و شوهر رابطه جنسی دارند ( منظور رابطه جنسی واقعی است نه مجازی ) ممکن است حرفهایی به یکدیگر بزنند که بیرون از اتاق خواب این حرفها را به یکدیگر نمیزنند. اما اگر این حرفها و گفته ها در گفتگوهای روزمره و یا پشت تلفن و … گفته شود میتواند عامل بسیار مخربی برای رابطه باشد.همانطور که گفتم اینکار حتی برای افرادی که سالیان زیادی است با یکدیگر ازدواج کرده اند و کاملا به یکدیگر شناخت دارند توصیه نمیشود. پس مطمئنا برای زوجهایی که هنوز ازدواج نکرده اند مضرتر است…


————————————————————————————————————————-

با سلام
ممنون از تمامی مطالبتون ،آموزنده و موثر هست!
آقای خادم من یه دختر ۲۰ ساله هستم که می دونم باید یک سری مسائل رو بدونم و صحیحتر و بهتر زندگی آیندمو بسازم
من ازدواج نکردم ولی مدت هاست یکی از آشنایان ابراز علاقه کرده به من !
حدودا ۱۰ سال میشه!!!!زیاده می دونم اما من با ایشون ارتباطی بیشتر از صحبت نداشتم!و گاهی به دلیل مشکلات ازدواج های خانوادگی از این ازدواج نا امید شدم
می دونم ایشون هم به اصطلاح دوست دختر هایی داره اما به دلیل اعتماد به نفسی که داشتم و می دونستم هرکسی جای دیگری رو نداره و البته اینکه دوست داشتم مرد مورد علاقم پخته تر رفتار و فکر کنه ،مخالفتی با این امر دوستی ایشون نداشتم و به نوعی حس حسادتی نداشتم!اما گاهی نگران این مسئله میشم که آیا به علت دوست نداشتنش هست که واکنشی در اینباره ندارم و یا این به معنی بی وفایی ایشون نیست و بعد از ازدواج هم باز به دنبال دیگری می رود یا نه؟!
پاسخ
با سلام و تشکر
نمی توان گفت که تمام مردها بعد از ازدواج راه های دیگری برای ارضای تمایلات خود انتخاب کنند ولی ازدواج یک امر بیخود و ساده ای نیست.من توصیه می کنم که قبل از اینکه صحبت جدی بشه با ایشون حرف بزنید و هم شما و ایشون نیازهاتون رو از زندگی آینده بگید،این صحبت ها باعث میشه که درکتون از زندگی بیشتر بشه و بدونید واسه چی دارین ازدواج می کنید.شما بیشتر تمرکزتون رو نذارید روی دوست دختر های قبلی اون مرد.مردها و زنها بعد از ازدواج یک نگاه دیگری نسبت به زندگی پیدا می کنند و رفتارهای سنگین تری رو پیشه می کنند.
————————————————————————————————————————-

سلام
چون نوشته بودید مشاوره یک زحمتی براتون داشتم نمیدونم میتونید کمکم کنید یا نه ولی من سنم ۳۲ ساله خدارو شکر شغل خوب و مناسب و درامد خوبی دارم ولی راستش از ازدواج میترسم نمیدونم چرااین شده برام یک درد سر تو خانواده حالا موندم چی کار کنم
پاسخ
با سلام و تشکر
شما فرزندی رو که تازه به دنیا اومده رو در بگیرید به محض تولد شروع به ناآرامی میکنه و دلیلش این هست که از جایی که ۹ ماه زنگی کرده به یکباره تغییر مکان داده و احساس خوبی نداره.شما هم بعد از ۳۲ سال زندگی بت خانواده حال به فکر جدا شدن و تغییر مکان هستید.اوایل با کمی استرس همراهه ولی به مرور زمان عادی میشه.امیدوارم در انتخاب همسر موفق باشی.
————————————————————————————————————————-

با حرفاتون کاملا موافقم.اگه بخوام خودمم منطقی فک کنم به همین نتیجه می رسم.علاقش که کم نشده ولی دوس داره کلا دور دستش پرباشه.یکی واسه ازدواج و بقیه واسه خوش گذرونی.کلا تو ذاتشه.وقتی هم که فهمید من دونستم کلی تهدیدم کرده که به شخصه یا اینکه سفارشمو به دوستاش می کنه که مثلا پیش خودش باهام کاری کنه که دیگه نتونم با کسه دیگه ای ازدواج کنم.ولی انقد غیرتی هست که اجازه نمی ده دوستاش حتی ببیننم.یا اینکه مسئله ای که از اول واستون توضیح دادمو به بابام می گه.خیلی بی مغزه.هرکاری ازش بر می یاد.مخصوصا که منتظر جواب دانشگامم.می دونه اگه برم دانشگاه به قول خودش دیگه پریدم
پاسخ
سلام
ببینید اگر ازدواجی همراه با اعتماد نباشه مطمئنا چیزی بجز ناراحتی نخواهد داشت. اگر قرار باشد هر روز زندگیتون رو در شک و تردید به سر ببرید که آیا وی الان که از خانه بیرون رفته همراه با خانم دیگری است یا خیر نه تنها باعث آزاردگی شما میشود بلکه در آخر باعث از هم فروپاشیدن رابطیتان میشود.
اگر فکر میکنید میتوانید به وی اعتماد کنید مشکلی نیست اما اگر فکر میکنید نمیتوانید به وی اعتماد کنید بهتر است در اولین فرصت این رابطه را تمام کنید. حتی اگر اینکار شما پیامدهای خوبی نداشته باشد. مطمئنا بهتر است تا مشکلات جدی تر این نشده اند جلوی آنها را بگیرید.
————————————————————————————————————————-

سلام ممنوم از وب بسیار مفیدتون

راستش یه سوالی داشتم امیدوارم بتونید کمکم کنید..
من ۸/۹ ماهی هست با پسری اشنا شدم که این رابطه مخفی نیست و همه خانواده میدونند و خانواده ی اونا اومدن خواستگاری و قراره همه چی تموم بشه اما من یه مشکلی دارم
ماهنوز بهم نامحرممیم و عشقم ازم میخواد نیازشو براش برطرف کنم و من نمیتونم این کارو انجام بدم وقتی بهش میگم نه ناراحت میشه و میگه بهم بی اعتمادی و میگه توهنوز باور نداری مابهم میرسیم..
خوب من بهش اعتماد دارم و رسیدن هم دست خداست ولی اینکه این قبل از ازدواج ازم میخواد نیازشو برطرف کنم برام خیلی سخته و من این کارو انجام نمیدم هرچند اگه از دستش بدم با اینکه خیلی دوستش دارم
میدونم نیاز داره واحتیاجشه اما نمیتونم …..
شما بگین من چیکارکنم؟ چی جوابی بدم که قانع بشه و نگه نیازموبرطرف کن و اینکه من نمیخوام از دستش بدم؟؟؟؟به شما چی مار کنم؟
یه سوال دیگه اینکه من سال اول دبیرستان بودم دوستم یه کلیپ سکسی نشونم داد اولین بار بود میدیدم خیلی وحشتناک بود من ترسیدم
ازاونروز به بعد از سکس میترسم حالا اگه بخوام ازدواج کنم چی میشه؟
پاسخ
سلام
شما کار درستی کردید. میتوانید به نامزدتان بگویید من به تو اطمینان دارم اما دوست دارم اولین رابطه جنسیمان بعد از ازدواج باشد چون اینگونه بیشتر لذت خواهم برد. و یا به دلایل دینی بهتر است اینکار را نکنیم. و یا حتی اینکه احساس خوشایندی نسبت به انجام اینکار قبل از ازدواج ندارید. مطمئنا نامزدتان چون خیلی دوستتان دارد منطقی برخورد میکند. به هر حال خود زن و شوهر هم با محرم شدن با آسودگی خاطر بیشتر میتونن رابطه داشته باشن.
سوال ۲) هیچوقت رابطه جنسی خودتان را با فیلمهای مبتذل مقایسه نکنید چون اونها بازیگرند و اصلا رابطه جنسی اینگونه نخواهد بود برای شما. شما رابطتتون با همسرتون رو در یک شب رمانتیک که با آرامش بسیار زیاد در آغوش فردی که وی را بسیار دوست دارید و او هم عاشق شما است تصور کنید. هیچ اجبار و فشاری روی شما نیست که کاری را که نمیخواهید انجام دهید پس ترس از آن بی جهت است.
————————————————————————————————————————-

سلام
۲۴ سالمه و خواستگارای زیادی داشته و دارم . اما همیشه غرق درس بودم و نمیخواستم به ازدواج فکر کنم . امسال هم کارشناسی ارشدم را شروع می کنم برا همین بازم بهونه میارم . اما دیگه مثل قبل نیستم که بگم نیاز ندارم ، بدم نمیاد ازدواج کنم اما وقتی با خودم فکر میکنم ته دلم راضی نمیشه و بازم درس و زندگی مجردی را ترجیح میدم . البته ۱سالی هست دوست پسر دارم اما با اونم فقط حرفمون کارو درسه و از اول قرار گذاشتیم به فکر ازدواج با هم نباشیم . هیچ احساس عاطفی نسبت به خواستگارام ندارم . فقط دلم برای یکیشون میسوزه که دوستم داره و هرکاری کرده که راضیم کنه اما من نمیتونم از خواسته های شخصیم دست بکشم . کم کم دارم فکر میکنم این یه مشکله . شما چیه ؟
پاسخ
سلام
به من اصلا مشکل نیست! خیلی از دختر پسر ها از ترس از دست دادن موقعیتی که در زندگی مجردی دارند ازدواجشان را به تاخیر می اندازند. یعنی فکر میکنند با ازدواج دیگر نمیتوانند همانند گذشته هرکاری که میخواهند در هر زمانی که میخواهند انجام دهند که واقعا هم درست است! البته به این موضوع هم توجه کنید با ازدواج شرایط شما عوض میشود اما به این معنا نیست که بدتر میشود! اگر با کسی که وی را واقعا دوست دارید ازدواج کنید مطمئنا آنقدر از زندگی مشترکتون لذت میبرید که حاضر نمیشوید آنرا با چیزی عوض کنید! البته شرط این لذت بی پایان این است که با کسی ازدواج کنید که واقعا همدیگر را دوست داشته باشید و از روی دلسوزی و … نباشد! به هر حال این احساس شما کاملا طبیعی است اما نباید بگذارید این احساس باعث شود شما خواستگارهای خودتون رو بی دلیل رد کنین زیرا مطمئنا با گذشت زمان این احساس شما عوض خواهد شد.
————————————————————————————————————————-

سلام روز شما به خیر
من دختری ۳۱ ساله هستم که نزدیک ۲ سال است عقد کرده ام تا کنون با همسرم نزدیکی کامل نداشته ام شهریور عروسی مان است مادرم می گوید باید دستمال به من بدهید و من نگران هستم که نکند خونی از من نیاید و شاید پرده من صدمه دیده باشد ( با اینکه نزدیکی کامل نداشته ایم ) می خواستم بپرسم آیا هنوز هم رسم است که دستمال بدهند ما در تهران زندگی می کنیم بیشتر مادر من اسرار به این موضوع دارد خیلی نگرانم و استرس دارم خواهش می کنم جواب من را بدهید
پاسخ
سلام
این رسم که دستمال را بدهند تقریبا دیگر منسوخ شده است جز در برخی روستاهای دور دست. و اگر بخواهند از باکره بودن دختر مطمئن شوند با مراجعه به دکتر و معاینه اینکار انجام میشود. اما این که مادر شما مایل به انجام این کار است به رسم و رسومات خانواده شما برمیگردد. البته اگر دخول نداشتید نباید نگران باشید.
————————————————————————————————————————-

تشکر آقا خادم از این که جواب میدید به سوالات ما جوانها.باکمال شرمندگی من با یه دختری تقریبایک سالو نیمه صحبت می کنم و ازشون خواستگاری کردم از خودش اما رسمی نرفتم و الان دارم میبینم که نمی تونم باهاش ازدواج کنم چون مشکلات زیادی داریم اما خودش میگه حل میشه اما نه. واینکه ما باهم رابطه جنسی از مقعد هم داشتیم(با کمال شرمندگی)والان توبه کردم ازکارام .حالا چیکار کنم که از من نفرت پیدا کنه و دیگه راضی نشه با من ازدواج کنه. ترو خدا جواب بدید .
پاسخ
واقعا موضوع خیلی بزرگیه و من نمیدونم چی بگم. از گفته هاتون معلومه خودتون پشیمان شده اید اما آسیبهای روحی که به اون دختر وارد میشه هیچوقت جبران نمیشود. این دقیقا یکی از دلایلی هست که توصیه میشه قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشته باشید.
اگر کسی عاشق فرد دیگری شده باشد به این راحتی نمیتوان کاری کرد که این عشق به تنفر تبدیل شه. شما باید رو در رو و بطور کاملا جدی با وی صحبت کنید و وی را قانع کنید که به درد همدیگر نمیخورید. البته باز هم صدمه های وارده به وی باقی میمانند اما اگر واقعا قصد ازدواج با وی را ندارید هر چه زودتر این قضیه را روشن کنید بهتر است.
آیا شما مطمئنید که مایل نیستید با وی ازدواج کنید؟ چون خیلی از زوجها وقتی پای عمل میرسند به علت اضطراب و ترس از آینده سر دو راهی قرار میگیرند که کاملا طبیعی است و بعد از مدتی حل میشود.
اگر مطمئن هستید بهتر است بیشتر طول ندهید این موضوع را چون هر چه طولانی تر شود سختتر و پیچیده تر میشود. اما اینکه دقیقا چه بگویید و چه کار کنید را من هم نمیدانم و واقعا هم کار سختیه چون با کوچکترین اشتباهی ممکنه زندگی اون فرد رو برای همیشه خراب کنید.
————————————————————————————————————————-

با سلام خدما آقای خادم حالتون خوبه
من سوالم را خصوصی فرستادم الان نمی دونم از کجا ببینم جوایشو دوباره می پرسم
من ۲۵ سالمه خانمم ۱۹ سال و چند ماه پیش نامزد کردیم و در مدت نامزدی نامزدم اجازه حتی بوسیدنش هم به من نمی داد و ما که عقد موقت خونده بودیم فقط می گذاشت دستش رو بگیرم حالا چند وقت است که عقد کردیم و حالا هم نمی گذارد به بدنش حتی از روی لباس دست بزنم و فقط از روی اکراه اجازه بوسیدن می ده نمی دونم میگه خوشش نمی یاد یا این کارا الکی یا میگه شخصیت من این جوری و از این حرف ها وقتی هم بعضی شبها خونه ما میمونه به زور شاید بعد از کلی ناز خریدن بتونم ببوسمش دارم دیوانه میشم من توقع زیادی ندارم فقط یکم می خوام روابطمون نزدیک تر بشه همدیگه رو دوست داریم فقط میگه می خواد فعلا روابطمون در همین حد باشه میترسم بعد از ازدواج هم همین جوری ادامه پیدا کنه و مشکل بخوریم لطفا راهنماییم کنید.
پاسخ
سلام
راستش به من همسر شما رفتارش کاملا عادیه! بهترین کار این است که چنین روابطی رو برای بعد از ازدواج بگذارید. البته نگران این موضوع نباشید که شاید بعد از ازدواج نیز این رفتار وی ادامه پیدا کند. بسیاری از خانمهای ایرانی به دلیل حیا و نجابتی که دارند دوست ندارند قبل از ازدواج اقدام به برقراری رابطه های جنسی ( در هر سطحی که باشد چه کم چه زیاد ) کنند. و این یک خصلت بسیار خوب یک زن میتواند باشد.
بهترین کار این است که شما هم تا بعد از ازدواج زیاد به این موضوع فکر نکنید و وی را تحت فشار قرار ندهید زیرا این کار باعث میشود وی از برقراری رابطه جنسی حتی پس از ازدواج نیز دلسرد شود. اجازه دهید وی خودش مایل به انجام این کار شود. بهتر است شما مدتی از پافشاری بر روی این موضوع دست بکشید تا برای وی روشن شود که همه فکر و ذکر شما برقراری رابطه جنسی نیست. چون خیلی از آقایان با پافشاری بیش از اندازه همسر خود را به این فکر فرو میبرند که تنها خواسته آنها ارضا شدن جنسی است.
————————————————————————————————————————-

سلام از سایت بسیار خوبتون ممنون
من ۱۸ روزه ازدواج کردم. همیشه فکر میکردم که نیاز جنسی بالایی دارم اما تو این چند روزه دقیقا عکس این دیده شده. البته زیاد تحریک میشم ولی بعلت درد زیادی که موقع نزدیکی دارم دیگه تمایل چندانی به اینکار نشون نمیدم.همسرم و خودم خیلی از این موضوع ناراحتیم. اولش فکر میکردم دلیلش روانیه و برمیگرده به ناراحتی که از شب زفاف برام موند(آخه اون شب همسرم اصلا نقش خودش رو خوب بازی نکرد و از سر احساس و هیجان کارش به تجاوز بیشتر شبیه بود تا نزدیکی). اون اوایل افسرده شده بودم. ولی الان فک میکنم دلیل دیگه ای داره. احساس میکنم وازنم ملتهب شده . بیشتر از کلاهک که میره درد فوق العاده ای میاد سراغم . چیکار میتونم واسه رفع این مشکل بکنم.ممنون
پاسخ
سلام
متاسفانه برای خیلی از دختر خانمها این مشکل پیش می آید که همسرشان در شب زفاف به دلیل هیجان بیش از اندازه اصلا به این موضوع فکر نمیکند که در شب زفاف مهم این است که هر دو از رابطه لذت ببرند و نباید تنها به فکر عمل دخول بود.
و این موضوع باعث نوعی بی میلی جنسی در آینده میشود که تنها به مرور زمان و رفتار درست همسرتان میتواند خاطره آن از ذهنتان پاک شود.
درد آمیزش نیز در یکی دو ماه اول کاملا طبیعی است اما راهکارهایی برای کاهش آن وجود دارد. اول از همه معاشقه و ملاعبه است. باید همیشه برای آمیزش بدن آماده باشد و این آمادگی با معاشقه بدست می آید. پس حداقل سعی کنید نیم ساعت قبل از عمل دخول معاشقه داشته باشید.
حالتهای مختلف آمیزش را امتحان کنید. در برخی حالتها فشار کمتری به شما وارد میشود و درد کمتری را احساس میکنید.
اصلا به این موضوع فکر نکنید که باید حتما آمیزشی همراه با درد داشته باشید. در واقع نباید اجباری روی خود ببینید. هر وقت احساس کردید درد شما بیش از اندازه است رابطه را برای مدتی متوقف کنید. و دوباره اگر مایل بودید ادامه دهید. اما این را هم در خاطر داشته باشید اوایل ازدواج تقریبا همه خانمها این درد را دارند.
————————————————————————————————————————-

salam khaste nabashi d man dokhtari 26 sale hastam ke namzadam 4 sal az man kochiktare va ma ba ham dost bodim va man khili rahat az dosti haye ghablim va rabeteham vasash goftam va ye aksam dide va khili be man shak dare va esrar dare ba ham ezdevaj konim mikhastam bedonam aya doroste ke ba ham bashim chon hamishe mige faramosh mikonam vali bad az ye mmodat dobare shak mikone mikhastam rahnamaeim konid mamnon misham?i
پاسخ
سلام
با اینکه دوستی های قبلی باعث شک تردید میشود و جلوه خوبی ندارد اما صداقت در رابطه مهمترین اصل است. یعنی اینکه شما به وی این موضوع راگفته اید خیلی بهتر از مخفیکاری است. اگر همه چیز را به وی گفته اید و چیزی را مخفی نگه نمیدارید و وی با گذشته شما کنار آمده است و فقط مشکلش شک در این است که آیا رابطه جدی تر بوده یا خیر پس نباید نگران باشید. اما اگر احیانا موضوعی را مخفی میکنید ادامه این رابطه مطمئنا به صلاح هیچکدامتان نیست. زیرا اگر رابطه شما جدی تر شود و این رازها آشکار شوند ( حتی اگر بسیار کوچک باشند ) باعث این میشود که وی دیگر به شما اعتماد نکند و مطمئنا رابطه دوام زیادی نمی آورد.
در واقع همه چیز به خود شما برمیگردد! آیا همه چیز را به وی گفته اید؟
————————————————————————————————————————-

سلام !
ممنون از وبلاگ خوبتون!
تو رو خدا کمکم کنید.
من فقط ۱۴ سالمه یه بارم بیش تر خود ارضایی نکردم .
اما ظاهرا با همون یه بار پرده ی بکارتم پاره شده . گرچه خون ندیدم
تصمیم گرفتم ازدواج نکنم
یا با یه مردی که زن داره و براش مهم نیست پرده ندارم ازدواج کنم .
نمیخواهم ابروم بره
نمیخوام همون شب اول شوهری که قراره بهش تا اخر عمر باهاش زندگی کنم سردو بی اعتماد شه
از زندگیم نا امید شدم !
میدونم جواب سوالم مربوط به روانشناسه .
ولی من چیکار کنم .
تو رو خدا خود ارضایی نکنین
پاسخ
سلام
کار اصلی را انجام داده اید, یعنی ترک خودارضایی برای همیشه. اما توصیه میکنم قبل از اینکه ناامیدانه برای آیندتون تصمیم بگیرید به یک پزشک یا ماما برای معاینه بکارت مراجعه کنید. شاید هنوز دیر نشده باشد. تا به پزشک مراجعه نکنید در شک و تردید خواهید بود.
————————————————————————————————————————-

ممنون از اینکه جواب سوالمو دادین.
یه سوال دیگه هم داشتم ولی شاید ارتباطی به اینجا نداشته باشه اما واقعا نمیدونم از کی کمک بگیرم.
چند وقتی هست که با کسی آشنا شدم.قصد ازدواج داریم اما فعلا شرایطش رو نداریم. ازم میخواد وقتی همدیگرو میبینیم بغلم کنه و بوسم کنه وقتی دلیلش رو ازش میپرسم میگه چون خیلی دوست دارم.اما هر چی میگم نه فعلا زوده گوش نمیکنه. من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟
ممنون میشم از راهنماییتون
پاسخ
سلام
ببینید هر دوره ای از زندگی مشترک شرایط خاص خودش را دارد. مثلا در دوران آشنایی اولیه یک سری شرایط وجود دارد. در دوران نامزدی شرایط دیگری. بعد از عقد به همچنین و در آخر بعد از ازدواج شرایط باز هم عوض میشود. بهتر است شرایط هر دوره را حفظ کنید. مطمئنا اگر در این موارد عجول رفتار کنید پشیمانی به همراه خواهد داشت. و در ضمن مطمئن باشید همان فردی که شما قصد ازدواج با وی را دارید, اگر شما را پایبند به اصول اخلاقی ببیند بیشتر به شما علاقه مند خواهد شد و به شما احترام بیشتری میگذارد تا اینکه شما را فردی ببیند که پایبند به این اصول نیستید. خیلی از آقایان اعتراف میکنند که با اینکه دوست دارند رابطه بسیار صمیمیتر و راحتتری با نامزدشان داشته باشند اما زمانی که نامزدشان با این خواسته آنها کنار می آید کمی آزرده میشوند. آقایان دوست دارند احساس کنند خانمهایشان برای خودشان اصولی دارند که به هیچ وجه حاضر به زیر پا گذاشتن آنها نیستند. بهتر است شما هم پایبندی خودتان را به این اصول با جدیت تمام به وی نشان دهید. ( منظورم این نیست که طوری رفتار کنید وی از شما ناراحت شود اما با صحبت منطقی از وی بخواهید بعد از جدی تر شدن موضوع و عقد و عروسی اینگونه روابط را داشته باشید. )
————————————————————————————————————————-

سلام …
بابت وبلاگ بسیار مفیدتون ممنونم…
بنده از هشت سالگی وتاکنون که ۱۷ ساله هستم خود ارضایی میکردم و دوبار هست که ترک میکنم واین ترک به دو ماه هم رسیده ولی به قول شما فکرش تا به حال در ذهنمان زنده هست وباید ان را از بین برد،بنده میدانم چگونه این کار را ترک کنم ولی خوب همت و اراده ی ضعیفی دارم….
در کل من از شما یک سوال دارم و واقعا این امر مرا بسیار ناراحت و نا امید کرده واز شما خواهشمندم که جوابم را به طور صریح بدهید وان این است که اگر من خود ارضای را ترک کنم ایا در اینده که ازدواج خواهم کرد در رابطه ی جنسی با همسرم دلسرد خواهم شد واگر دلسرد خواهم شد آیا درمانی دارد؟؟؟
از شما خواهش دارم که به من سرگردان کمک کنید چون واقعا نمیدانم ؟؟؟؟؟؟!!!!
پاسخ
سلام
منظورتون از دلسرد این است که میل جنسیتان کم شود؟ یعنی بی میلی و یا کم میلی جنسی پیدا کنید؟ اگر آری باید بگم برعکس! با ترک خود ارضایی, در ازدواج آینده نکات مثبت زیر را بدست می آورید:
۱- نه تنها میل جنسی شما کم نمیشود بلکه بیشتر هم میشود! با خودارضایی و مشاهده فیلمها و عکسهای مبتذل توقع فرد از آمیزش بالا رفته در حالیکه به این موضوع توجه نمیکنند که افراد در فیلمهای مبتذل بازیگر هستند و در عمل چنین رابطه جنسی برای خود فرد لذت زیادی ندارد و اینگونه فیلمها تنها برای این ساخته میشود که بیننده لذت ببرد. پس با ترک خودارضایی و رسیدن ذهن و بدن به یک تعادل میل جنسی برای آمیزش با همسر افزایش میابد.
۲- اکثر آقایان مشکل زودانزالیشان برطرف میشود و برعکس در خانمها مشکل تاخیر در ارگاسم برطرف میشود.
۳- انحرافات اخلاقی برطرف شده و در ازدواج آینده بجای احساس نیاز برای برطرف کردن اینگونه انحرافات به طرز صحیح ارضا میشوید.
و چندین و چند نکته مفید دیگر که در ات و مطالب وبلاگ گفته شده است.
————————————————————————————————————————-

سلام من دختره ۲۱ ساله ام که خواستگاری داشتم که هم کلاسیم است.خیلی از همه خوب است.فقط چندی پیش بهم گفت که قبلا صیغه کرده.منم افسرده شدم و در تصمیمم مررد.چقدر وجود این روابط قبل از ازدواج تو رابطه بعد از ازدواج تاثیر می گذارد؟ آیا درسته که ازدواج کنم باش؟می ترسم نتونم ارضاش کنم.در شخصیت آدم ها اثر داره؟ همه مردها قبل از ازدواج سکس دارن؟ یعنی طبیعی؟
لطفا راهنماییم کنید
پاسخ
سلام
به هر حال این موضوع ممکن است تاثیراتی بر روی ازدواج و در کل زندگی آینده وی داشته باشد. اما اگر از وی شناخت کافی دارید بهتر است به منطق خودتون مراجعه کنید! البته خیلی از آقایان قبل از ازدواج تجربه رابطه جنسی را دارند اما باز این توجیهی برای اینکار نیست.
به شخصی من اگر هیچ مسئله دیگری مانع ازدواجتان نیست و تنها همین مورد است بهتر است با او راجع به این مسئله صادقانه صحبت کنید و ببینید وی چه چیزی برای گفتن دارد. به او بگویید به این دلیل کمی تردید دارید در ازدواج با وی و بگذارید ادامه حرفها را وی بزند. به هر حال از طرز صحبت کردن و حرفهایی که وی برای زدن دارد شما میتوانید ی راجع به اینکه آیا ممکن است این موضوع در ازدواج آینده وی تاثیر منفی داشته باشد به دست آورید.
افراد شخصیت های مختلفی دارند. یکی ممکن است پس از یکبار تجربه ازدواج موقت تا آخر عمر آشکارا و یا مخفیانه این کار را ادامه دهد ولی فرد دیگری ممکن است بنابر شرایطی اینکار را کرده باشد و با فراهم شدن ازدواج دائم دیگر به ازدواج موقت روی نیاورد. شاید شما شناخت کافی از وی نداشته باشید که بتونین تشخیص دهید او در کدام دسته قرار میگیرد اما باز هم بهترین داور خود شما هستید! سعی کنید اطلاعات کافی راجع به وی بدست آورید و سپس تصمیم بگیرید.
————————————————————————————————————————-

ممنون بابت وب خوبتون.
آقا میلاد من یه دختر ۲۲ساله هستم. حدودا ۳سال میشه که با پسری دوست شدم و توی این مدت تلاش هردومون فقط شناخت همدیگه بوده و بس. ما همو خیلی دوست داریم اما من توی سایتای مختلف خوندم که توی روابط دوستی هیچوقت به طرف مقابل نگید دوست دارم چون این روابط خیلی قابل اطمینان نیستن و هیچ ضمانتی نیست بر اینکه به ازدواج منجر بشه و این وسط هم بیشترین ضربه روحی رو دختر میخوره. اما ما خیلی همو دوست داریم واسه ایندمون خیلی برنامه ها ریختیم و نسبت به همدیگه هم خیلی خوب شناخت پیدا کردیم. اما نمیدونم اینکه بارها و بارها به هم گفتیم دوست دارم برامون دردسرساز میشه؟ما تا بحال حتی هیچ نوع رابطه جنسی هم با هم نداشتیم.
و اینکه ما فقط با اس ام اسم چندین بار بوسه دادیم( شاید خیلی مسخره و خنده دار به برسه) ولی میخوام بدونم اینکار بعدها توی زندگی مشترک مشکل ساز نمیشه و باعث بی اعتمادی اون نسبت به من نمیشه؟
پاسخ
سلام
به من این که هیچوقت نگویید دوست دارم کاملا مسخره و بی معنا است! اتفاقا باید احساس واقعی خود را بگویید اما نباید این کار را با افراط انجام دهید. برخی افراد بطور مداوم به نامزد یا همسر خود میگویند که وی را دوست دارند و این باعث میشود که دیگر گفتن این جمله برای همسر آنها معنایی نداشته باشد و تازگی خود را از دست بدهد اما اگر بطور مناسب از این جمله استفاده کنید و در آن افراط و تفریط نکنید هیچ موردی ندارد.
در مورد قسمت دوم سوالتون:
منظورتان این است که بوسه در اس ام اس؟ از من این مشکلی بوجود نمی آورد اما اگر بوسه واقعی منظورتان است, بهتر است قبل از اینکه تصمیم برای ازدواج نهایی نشده است مرزها را رعایت کنید. حتی بعد از نهایی شدن تصمیم نیز باید اینکار را انجام دهید اما قبل از آن ممکن است جلوه ی نادرستی از شخصیت و رفتار شما نشان دهد.
————————————————————————————————————————-

سلام من ۲۷ ساله هستم از سال ۸۳ به مدت ۳سال با دوست پسرم رابطه جنسی داشتم.یکروز رفتم دکتر گفت پردم ارتجاعیه منم به خاطر لطفی که خدا بهم کرده دیگه این کارو نکردم.الان یک ساله ازدواج کردم و توی عقدم اما همیشه میترسم نکنه وقتی خواستم با همسرم سکس کنم اون متوجه بشه این ترس اونقدر شدیده که حتی باعث میشه از عشق بازی با همسرم هم لذت نبرم لطفأ کمکم کنید
پاسخ
سلام
اگر میخواهید یکبار برای همیشه خیالتان راحت شود به دکتر مراجعه کنید و وضعیت بکارت خود را جویا شوید. البته بکارت ارتجاعی معمولا به راحتی آسیب نمیبیند. حتی گاهی اوقات شاید مجبور شوید برای برداشتن آن به دکتر مراجعه کنید.
————————————————————————————————————————-

dobare salam dar dore namzadi che karhayi bayad va nabayad anjam dad.namzadam aghide dare hade nahayi rabete pas az ezdevaj bashe va felan baraye ashnayi ba roohiyate ham moasheghe dashte bashim.moasheghe shamele che karayi hast?az inke etelate kafi nadashte basham negaranam va raftane mosaferat ba namzadam negaranam mikone. ye soale dige inke oon hamsh az inke kash mishod maraseme ezdevaj zodtar bood harf mizane man nemidoonam aya oon rabete jensi barash az har chizi mohemtare man bishtar dar kenare oon be aramesh fek mikonam ama in fekr ke in bod barash kheyli mohme baes mishe man narahat besham vaghti ham chizi migam mige mage to rabeta ro doost nadari va man javabi nadaram mitarsam begam na faghat baghal kardan va boosidan baese aramesham mishe. on alan az man tavagho dare man masazhe jensish bedam va oon ham haminkaro baraye man anjam bede ama ehsase rahti nadaramin karo anjam midam faghat be onvane inke doosesh daram va mikham lezat bebare vali khodam az bosin va dar aghosh gereftan bishtar aramesh migiram va …lotfan rahnamayim konid mamnoon az bloge khoobetoon
پاسخ
سلام
در دوران نامزدی نباید زیاد راجع به مسائل جنسی فکر کرد. این دوران میتواند دوران بسیار شیرینی باشد و همانطور که خودتون هم گفتید بیشتر برای آشنایی با همدیگر است. طبق دلایلی که در وبلاگ نیز گفته شده است توصیه میشود حتما رابطه جنسی ( هر نوع رابطه جنسی چه کم چه زیاد ) را به بعد از ازدواج بیندازید. به من حرفهای خودتون را بطور کامل به نامزدتون بزنید و از وی بخواهید که در این دوران همانطوری رفتار کند که شما نیز راحت باشید. مطمئنا خود شما نیز بعد از ازدواج بیشتر تمایل به اینکار پیدا خواهید کرد. اگر هر کاری را در موقع مناسب آن انجام دهید مطمئنا برای هر دوی شما لذت بیشتری خواهد داشت. مشکل برخی زوجها این است که با هم رو راست صحبت نمیکنند و با وجود عدم تمایل یکی از آنها برای داشتن رابطه جنسی در دوران نامزدی چون حرف دلش را رو راست نمیزند اقدام به اینکار میکنند و این میتواند بسیار مخرب باشد. زیرا آن فرد ( معمولا زن ) احساس میکند به وی به نوعی تجاوز جنسی شده است و این باعث بی میلی جنسی در بعد از ازدواج میشود.
————————————————————————————————————————-

من به مدت۴سال خود ارضایی میکردم.یک سال تمام ترک کردم واسه همیشه.اماحالا بعد از یک سال با آقایی آشنا شدم تا۶ ماه اول حتی دست همدیگرو نمیگرفتیم.از رابطمون مادر من و کل خانواده پسر باخبرن چون از ابتدا تصمیم به ازدواج داشتیم.شرایط ازدواج رو هم داریم واسه همین مادرم با ارتباطمون مشکل نداشت با اینکه خیلی خانواده مذهبی هستیم.البته با مشاور مشورت کرده بودن.۸ماه اول پسر مورد علاقم چون تصمیم به آشنایی واسه ازدواج داشتیم و واسه اشنایی بود خیلی با احتیاط رفتار میکردیم طوری که اون پسر نمازشو کامل نمیخوند ولی با حرفای من البته بدون اصرار فقط حرفام الان نمازشو نه تنها میخونه بلکه خیلی به موقع و درست تر از من میخونه.خلاصه تبدیل به پسری شد که مادرش همیشه ازم تشکر میکنه واسه همینم شدیدا مورد علاقه خانوادش قرار گرفتم.همه چی خوب پیش میرفت که یهو اون پسر که کلا حس شهوت بالایی داره ولی کنترل میکنه از من خواست که با هم صمیمی تر باشیم.علاقه اون به من روز به روز بیشتر میشد چون خیلی قبولم داره ومورد اعتمادش بودم(بعد از ۸ ماه فهمید واقعا پاکمو هیچ رابطه ای قبلا نداشتم.حتی صحبت با پسر واسم تعریف نشده بود.کلا طرف این مسایل دوستی نمیرفتم.وچون این مورد واقعا قابل قبولم بود با مشورت و موافقت مادرم قبول کردم.)این شناختش از من باعث شد خیلی دوسم داشته باشه..ازهمه اینا گذشته بعد از ۱۱ماه به اسرار اون و خیلی کم کم پا به عرصه …گذاشتیم.هردومون واقعا احساس نیاز میکردیم.علاقه شدید بینمون باعث شد این احساس در منی که حتی حسی به جنس مخالف نداشتم وکاملا سرد بودم به حدی برسه که قبول کنم.از دست…لب…و در آخر لمس بدنمو..رابطه جنسی ولی از پشت(مقعد).
مال۷ ماهه پیشه.یعنی خیلی آهسته پیش رفتیم طوری که خودمونم متوجه نشدیم.هر دفعه ام با اصرار فراوان اون.با اینکه میل به رابطه داشتم ولی هیچوقت نگفتم و بااکراه قبول کردم. اما بعد از این از بار دومش خودم دیگه واقعا نیاز به اون داشتم.خیلی علاقمون به هم زیادتر شده. هربار بعدش عذاب وجدان خیلی خیلی شدیدی میگیرم.فقط هم از پشته نه بیشتر.زیاد توضیح دادم که جای سوالی واسه شما نمونه.الانم خیلی شرمنده این کارم پیش خداام ولی چه کنم که کاری نمیشه کرد.تنها مشکل ازدواجمون مه فقط درسشه که۱سالو نیم مونده.خواهش میکنم کمکم کنید
پاسخ
سلام
اینطور که فرمودید هنوز عقد نکرده اید؟ اگر خیر این رابطه مشکل دارد و باید جلوی آنرا بگیرید. مطمئنا شروع رابطه جنسی اشتباه بزرگی بوده است اما جلوی ضرر را هر موقع بگیرید منفعته! با نامزدتان در این رابطه صحبت کنید و از وی بخواهید رابطه جنسی را برای بعد از عقد و ازدواج بگذارد. زیرا علاوه بر مشکلاتی که میتواند برای ازدواجتان پیش بیاورد خدایی نکرده اگر ۱ درصد این ازدواج پا نگیرد این وسط شما بیشتر از همه آسیب میبینید. به من نباید همه چیز را خلاصه در رابطه جنسی دید. دوران نامزدی دوران بسیار خوب و شیرینی میتواند باشد و نباید آنرا با رابطه جنسی نامشروع آلوده کرد.
————————————————————————————————————————-

با سلام وخسته نباشید از سایت خوب تون
مدت ۳ ماه است عقد کردم با پسری که از همه لحاظ مناسب است البته ما بین خودمون گهگاهی یک سری حرفها ومشکلات هست که با حرف زدن از بین میره
مشکلم مادرم است هر روز بهانه با توقع جدید فقط کافی نیم ساعت را با یک همسایه بگذرونه تا ۱۰۰تا حرف جدید یادبگیره این خاله های عزیز هم که بدتر از همه همش میگه من نباید سبک بگیرم باید از هرچیز بهترین را بخوای یا بهترین را بخری که قدرت را بدونه در غیر این صورت برات ارزش قائل نیست
شخصا ادمی نیستم که به مادیات خیلی اهمیت بدم ولی این حرفا روح وروانم را به هم میریزه
پاسخ
سلام
خیلی از خانواده ها به دلیل بهانه گیری های بی دلیل و توقعات بیجا آغاز زندگی مشترک را برای فرزندانشان سخت میکنند. که البته به راحتی نمیتوان آنها را قانع کرد که این کار اشتباه است. دلایل مختلفی برای اینکار وجود دارد اما مهمترین آن چشم و هم چشمی است. برای حل این مشکل یا باید خودتان با آنها صحبت کنید و راضیشان کنید که شما در قید این چشم و هم چشمی ها نیستید و یا مراجعه به مشاوران خانواده که معمولا کمتر افرادی قبول میکنند اینکار را بکنند. اما به شخصی من هم شما باید با آنها راه بیایید و هم آنها با شما! یعنی به یک نقطه مشترک برسید. در برخی موارد شما کوتاه بیایید و در برخی موارد آنها.

منبع:matab.samenblog.com

  • ۲۰ دیدگاه
  • 2013-06-20
https://www.rahafun.com/?p=14589
 
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه
 
دیدگاه ها
  1. گلی گفت:

    سلام ممنون از حرفاتون..
    من عید ۹۶ عقد کردم(چهار ماه) و من و نامزدم خیلی مذهبی هستیم و فامیل..ما اصلا رومون نیست که حتی یه حرف عاشقانه اونم پیامی بزنیم..ما قبل از عقد فقط به هم پیام میدادیم شاید هفته ای یه بار که اصلا حرف عشقولانه و احساسی هم نمیزدیم من همش نگران بودم از سردی شوهرم ولی فکر میکردم بخاطر اینه که نامحرمیم ولی الان اولاش که دور بودیم هفته یه بار پیامی حرف میزدیم الان هفته ای یه بار همدیگرو میبینیم و من خیلی دلم میخاد باهاش صمیمی و عشقولانه حرف بزنم ولی حس میکنم اون خیلی دوست نداره حتی بعد از یه هفته که میرم خونه(سر کارم شهر دیگه و خونه هامون تو شهره) انتظار دارم زود بیاد دیدنم ولی اون بعد یه روز یا دو روز میاد وقتی هم بهش میگم، میگه تدریجی درست میشه یا میگه ای کارا سسول بازیه..ما نمیتونیم تنها باشیم ولی تو ماشین تا خونمون که تنها هستیم هم واکنشی نشون نمیده..من به دستاش و شونش دست میزنم ولی اون نه..من هر روز از این قضیه زجر میکشم..بهش میگم شوق داری میگه اره تو خیلی حساسی..حتی وقتی میره من بدرقش میکنم تو حیاط تنها هستیم ولی اون سریع میره بیرون و خداحافظی میکنه..من خیلی دوست دارم بهم دست بدیم و حرف سکسی بزنه..حتی هر لباس و یا آرایشی میکنم و یا پیامک عاشقانه براش میفرستم اصن واکنشی نشون نمیده…تو روووو خدا کمکم کنین..

    • سعید گفت:

      با سلام و عرض ادب
      پیشنهاد کنم حتما به یک مشاوره ( حتما حتما حتما خانم باشند ) مراجعه نمایید , باتوجه به توضیحاتی که دادید مشاوره با یک متخصص خانواده ضروری است
      در ضمن توصیه میکنم به هیچ وجه تا قبل از مشاوره با متخصص رابطه جنسی نداشته باشید و اگر هم داشتید بکارت حفظ شود .

  2. مينا گفت:

    سلام

  3. ستاره گفت:

    سلام.من یک مشکلی دارم، به تازگی با اقایی آشنا شدمم که عموی دوستم هستن. من به شدت تاکید بر مشاوره قبل از ازدواج دارم.بعد از ۳ هفته آشنایی فرصتی پیش اومد که به مشاور مراجعه کنیم. مشاور هم یک آخوند و البته دکترای روانشناسی بودن و یه جورایی برای من که مذهبی هستم کیس مناسبی بود.
    وقتی رفتیم و صحبت کردیم، با اولین نگاه خصوصیات اخلاقی ما رو برشمردن و واقعا درست هم گفتن. ولی بعد از حدود ۱۵ دقیقه مسیر صحبت عوض شد و رفت به حیطه مسائل جنسی که خب مهمترین بخش زندگیه.
    پرسید با هم دست دادید؟ و گفتیم نه.
    اونم گفت برای اینکه همو بهتر بناسید و بتونید خودتون و طرف مقابلتون رو بشناسید باید در کنار هم قرار بگیرید. خیلی نزدیک
    و در آخر به این رسید که باید با هم ارتباط جنسی برقرار کنید و ببینید اصل از هم خوشتون میاد یا نه.
    راستش من با اینکه مذهبی هستم ولی از چند تا مشاور مذهبی مورد وثوقم این موضوع رو شنیده بوم و حتی قبولش داشتم.
    ولی وقتی تو موقعیت قرار گرفتم اصلا هنگ کردم.حتی ایشون بین ما صیغه محریت خوندن. ( لطفا به این موضوع حساس نشید چون مرجع من آقای سیستانی اجازه دادن.با این فرض که بنده خودم خرج زندگی خانوادمو میدم. پس عاقل و بالغم).
    حالا الان ترس از شروع رابطه دارم. نمیدونم اصلا درسته یا نه؟
    شما بگید چه کنم؟

    • admin گفت:

      با سلام
      واقعا حرف هایی که زدید برایم تعجب بر انگیز بود !
      این مورد که فرمودید بیشتر شبیه یک برنامه از پیش برنامه ریزی شده ااست ! چون اصولا رابطه جنسی فقط و فقط بعد از ازدواج باید صورت بگیرد ، یعنی قبل ازدواج به هیچ وجه نباید حتی یکدیگر را لمس کنید و این که صیغه کنید تا رابطه داشته باشید فقط باعث میشه شما برای این اقا کشف شوید و مطمئن باشید ایشون با کسی که به این راحتی اجازه داده با یک صیغه باهاش رابطه داشته باشد ازدواج دائم نخواهد کرد ، اگر شمارو دوست داره باید ازدواج دائم صورت بگیرد تا شما شامل حق و حقوق مثل مهریه و… قرار بگیرید ، اگر با صیغه با ایشون رابطه داشته باشید دیگه راه برگشتی نخواهید داشت ،این که عقد بدون اذن پدر باطل است موردی نیست که صرفا با این که شما خرج
      خودتون بدید تمام است ، به نظر من شما دارید برای این که این ازدواج صورت بدید خودتون گول میزنید ، البته پوزش میخواهم اینقدر صریح میگم…

      حتی اگر ما فرض کنیم ازدواج مشکلی نداشته باشد ، شک نکنید ازدواج موقت و برقراری رابطه اشتباه محض است زیرا شما در این صورت مثل یک کالا برای این اقا خواهید بود چه بسا کالای یکبار مصرف !!!
      پس جایگاهی که خدا براتون قرار داده حفظ کنید و نگذارید به این راحتی (رایگان ) شما کشف شوید بلکه با عقد دائمی به حق و حقوقتون برسید ..

      توصیه میکنم یک مشاوره خانم پیدا کنید و بدون اطلاع این اقا بروید و صحبت کنید

  4. بینا گفت:

    سلام، توروخدا کمکم کنید دارم دیوانه میشم الان نزدیک یکسال هسش با یک پسری دوستم خیلی هم دوسش دارم و میدونم که اونم دوستم داره خیلی با نیت ازدواج همون اول رفتم جلو ولی خانواده اش راضی نیستن به خواستن ما اهمیتی نمیدن، من خانواده خیلی مقیدی دارم و به خاطر اصرارها و دوست داشتن و عشق مجبور شدم که باهاش رابطه جنسی داشته باشم خیلی خودم سرزنش میکنم و غصه میخورم چون هیچ وقت از این کارها نکردم از طرفی هم اگر بهش نرسم نمیدونم چیکار کنم چون واقعا آدم متعهدی هستم و نمیتونم با کس دیگه ای باشم از طرفی دیگر هم دوست پسرم خیلی آدم بی خیال هستش و با اینکه میدونم دوستم داره خیلی ولی این رفتارهاش منو اذیت میکنه، خیلی مردد شدم نمیدونم چیکار کنم تا حالا چندین خواستگار هم رد کردم چون فک کردم نمیتونم اون پسرها رو خوشبخت کنم چون فکرم درگیره آدمی هسش که باهاش رابطه داشتم، دلم میخواد خودکشی کنم چون خیلی بهم فشار میاد از طرفش منو تقریبا مجبور کرد به رابطه داشتن، احساس میکنم داره باهام بازی میشه اما خودش میگه فقط مشکل خانواده اش هستن، راضی شون میکنه شما بگین من چیکار کنم

    • admin گفت:

      با سلام
      زینت یک دختر عفت و پاکی اوست !
      پس به خاطر این گناهی که کرده اید توبه واقعی کنید
      برای مشکل به یک مشاوره زن مراجعه کنید تاکید میکنم مشاوره زن

  5. kavyar گفت:

    سلام خسته نباشید
    من یه پسر ۲۱ ساله ام که بر اثر خود ارضایی متوجه شدم که من زود انزالی دارم اگه الان ترکش بدم واقعا مشکلم حل میشه؟راه دیگه ای واسه رهایی از این زود انزالی وجود نداره؟
    باتشکر

    • admin گفت:

      با سلام
      دوست عزیز زودانزالی در رابطه جنسی مشخص میشود نه خودارضایی البته خودارضایی میتواند باعث این مشکل شود
      ترک کنید تا حل شود

    • admin گفت:

      با سلام
      دوست عزیز زودانزالی در رابطه جنسی مشخص میشود نه خودارضایی البته خودارضایی میتواند باعث این مشکل شود
      ترک کنید تا حل شود

  6. سارا گفت:

    سلام وقتتون بخیر ممنون ازوبلاگ خیلی خوبتون. من دختری 31 ساله هستم که بدلیل شرایط کاریم تنها زندگی میکنم پدر و پدر بزرگم فوت شده اند یک روز که بسیار وسوسه جنسی شده بودم و علاقه داشتم با جنس مخالفم رابطه تلفنی داشته باشم یک پسری بهم زنگ زد و همین درخواستو باهام کرد.منم بهش گفتم که اگه میشه اول صیغه کنیمو بعد رابطه داشته باشیم که گناه نباشه چند روز همینجوری رابطه تلفنی داشتیم فقط اس و پیامک تا این که اون ازم خواست که عکس بدنمو براش بفرستم من اول قبول نکردم ولی اون بهم گفت که ما که محرمیم اشکالی نداره بعدشم دوست داری من با بدنای زنای دیگه ای حال کنم؟منم ناچارا قبول کردمو براش فرستادم بعد یهو گوشیشو جواب نداد بعد از 2 روز زنگ زد که من تو کلانتریم و تصادف کردم و زدم به یه نفر باید فردا 20 میلیونو جور کنم بدم بهش تا رضایت بگیرم بهم گفت که 500 هزار بهم قرض بده منم که نداشتم گفتم ندارم . حالا از این میترسم که نکنه عکسا رو پخش کنه البته عکسایی که من بهش دادم فقط عکس بدنند سر ندارند ولی عکسای باحجاب دیگه ای بهش دادم که صورتم توشون مشخصه ولی موهام نه. از این میترسم که با فتوشاپ اینا رو به هم بچسبونه و تهدیدم کنه تا ازم پول بگیره من تا به این سن رسیدم با هیچ پسری حتی به اصطلاح دوست اجتماعی هم نشدم ولی ..به نظرتون میتونه اینکارو بکنه؟من خیلی میترسم چون خونواده ما مذهبیه و من میترسم که با این کار آبروی خونوادم تو خطر بیفته لطفا زودتر نظرتونو بگید که من دارم از اضطراب میمیرم اگه میشه به ایمیلم هم بفرستید.خداخیرتون بده بازم ممنون

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      دوست گرامی شما کاربر بسیار اشتباهی کرده اید ولی خود خدابزرگ است
      توبه واقعی کنید و از خداوند طلب بخشش کنید
      در مورد این فرد هم ایشون شیاد هستند دیگه جواب ایشون رو ندهید
      اگر تهدید کردند بشون خیلی جدی بگید به پلیس گزارش میدهید و شکایت میکنید
      در مورد عکس ها هم باید خدمتتون عرض کنم فتوشاپ فتوشاپ است پس جای هیچ نگرانی نیست
      اگر ایشون پا پیچ شما شد حتما شکایت کنید …

  7. مهسا گفت:

    سلام،حدودا سال اول راهنمایی بودم ک در دوران رشد موهای زائد خارش شدیدی در واژن خود حس میکردم ب نحوی ک میگفتم اون قسمت رو از خودم بکنم ولی ب دلیل راحت نبودم با مادرم قضیه رو ب کسی نگفتم تا بیدار بودم خودمو کنترل میکردم ولی وقتی خوابم میبرد بیدار میشدم متوجه میشدم ک با شدتتمام خود رو میخارونم و در دستشویی ب نحوی خودم رو میشستم ک دستم ب اونجا بره چندبار قطره خون دیدم یه شب که از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی همین ک نشستم همراه با ادرارم یهو خون ریخت انگار یهو پاشید خیلی نگران شدم و با آینه ای کوچک رفتم اونجامو نگاه کردم شکلش جوری بود انگار نصفش ریخته و بازه نصفش بسته بعد چندروز دوباره با آینه رفتم نگاه کردم دیدم کامل بازه من خیلی ب خودم یقین دارم و تقریبا دکتر نرفته مطمئنم بکارت ندارم،واقعا الان ک بیس سالمه از زندگی ناامید شدم کل زندگیم تلاش کردم درس خوندم مایه افتخار خونواده شدم با رتبه خوب و رشته خوب و پایبندی ب اصول ،خیلی از خدا دلگیرم برا نشانه ی باکرگی با نقص،من دوس ندارم تا آخر عمرم تنها بمونم ب علاوه میدونم هرکسی در اول مشکلمو بپذیره بعد دو سه سال زندگی ب من تهمت کارایی رو خواهد داد ک در شانم نیس،خیلی ناامیدم

    • modir گفت:

      با سلام و عرض ادب
      برای مشاوره حتما به دکتر مراجعه کنید احتمال داشتن پرده بکارت برای شما وجود دارد
      یا اگر پرده نداشتید دکتر به شما گواهی دهد که از دست دادن پرده بخاطر مقاربت نبوده است

  8. عاطفه گفت:

    سلام خدمت شما من ی پنج ساله بایه پسرم قصدموون هم ازدواجه ولی ب دلیل سن کم ک بیست ساشلشه نتونسیم ازدواج کنیم تاسال پیش حتی دستم هم بهم نذاشته بود ولی نزدیک یه ساله باهم رابطه داریم ولی درحد بوسه وازین چیزا نه چیزای دیگ میخاسم بدونم واس ازدواج مشکل پیش میاد اصلا دودل شدم واسه ایندم نگرانم راهنمااییم کنید

    • admin گفت:

      با سلام
      بهتر این رابطه رو رسمی کنید ! 20سال سن کمی نیست
      مطمئن باشید اگر این رابطه جدی شود تنها کسی که ضرر خواهد کرد شما خواهید بود
      برای مثال خود بنده در سن 21 سالگی ازدواج کردم و ازدواج موفقی داشتم

  9. نازنین گفت:

    با سلام
    من 28 سالمه و اولین سالگرد ازدواجمونو گذروندم
    من با دوست پسرم ازدواج کردم
    قبل ازدواجم با هیچ پسری رابطه نداشتم و اصلا اهلش نبودم
    4سال قبل ازدواج همسرم ب گوشم زنگ زد.یکی از دوستام با گوشی من چند روزی باهاش حرف زد
    بعد چند روز دوباره به گوشیم زنگ زد و گفت با من قصد ازدواج دتره و اگر ب خواسته هاش جواب ندم میاد جلو دانشگاه ابرومو میبره و ب دوستام شماره منو نشون میده ک بهش زنگ زدم منم ک تا بحال حتی با پسرهای همکلاسیم هم حرف نمیزدم وحشت زده شدم
    گفتم خط دست من نبوده گفت من از تو خوشم اومده
    گفت بیا بدنتو ببینم قبل ازدواج ومن از ترس با تحدید رفتم بعد گفت با هم بخوابیم و….البته بکارتم را تا زمان ازدواج داشتم
    با انکه اصلا دوستش نداشتم ولی از ترس اینکه اگر ازدواج نکنم باهاش دنیامو اخرتمو از دست میدم ترجیح دادم فقط دنیامو بدم و باهاش ازدواج کنم
    الانم بعد ازدواج چندین بار دیدم بهم خیانت کرده ولی واگذارش کردم ب خدا
    ایا نزدیکیمون قبل ازدواج الان گناه محسوب میشه؟
    ب نظر شماچکار کنم.؟من اهل نمازو روزه و اون بی ایمان
    خیلی عذاب میکشم
    اصلا زندگیمو دوست ندارم
    البته همسرم ظاهر غلط انداز و خانواده متعهدی داره ب خاطر همین خانوادم راضی شدن
    توروخداااا کمکم کنید

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      دوست گرامی شما اشتباهی مرتک شدید و به تهدید های شوهرتون پاسخ مثبت دادید !! درحالی که باید به پلیس میگفتید و ….
      حال شما زن و شوهرید و شما باید گذشته را کنار بگذارید و سعی کنید انقدر جذاب برای همسرتون باشید که فکر او سالم شود !!
      فکر گذشته رو نکنید سعی کنید اینده رو بسازید ؛ خدا بخشنده و مهربان است

  10. رسول محرمی زاده گفت:

    باعرض سلام خدمت شما وخسته نباشید با این که بنده برای بار اول است که از سایت شما ولی بسیار سایت آموزنده و جالبی است و به نکته نظراته آموزنده ای درباره ازدواج اشاره میشه تشکر.

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا