سوال و جواب درباره مسائل ازدواج

سوال و جواب درباره مسائل ازدواج
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه

 

 

https://www.rahafun.com/wp-content/uploads/a40131.jpg

سوال و جواب درباره مسائل ازدواج

مسئله ازدواج از مسائل پر پیچ و خم جوانان در جامعه امروز محسوب می شود.عده ای نیز از این مسئله به نفع خود سواستفاده می کنند و جوانان را به بازی می گیرند، از این جهت برای روشن شدن این گونه مسائل از آیت الله سیستانی کمک گرفته ایم…

 

 

سؤال :
آیا زن و مرد مى توانند از راه دور از پشت تلفن صیغه عقد را خوانده و به عقد دائم هم در آیند؟
جواب :
مانعى ندارد.۱

 

سؤال :
با توجه به اینکه نکاح با دو خواهر به صورت جمعاً ممنوع است، حکم ازدواج دو قلوهاى به هم چسبیده چگونه است؟
جواب :
نمى توانند با هیچ کس ازدواج نمایند.۲

 

سؤال :
ضمن عقد شرطى با این مضمون وجود دارد که، هر گاه زن ومرد بخواهند از هم جدا شوند مرد متعهّد است که نصف دارایى حاصله در دوران زندگى مشترک را بلا عوض به زن انتقال دهد حکم شرعى قرار دادن این شرط چیست؟
جواب :
مانعى ندارد .۳

 

سؤال :
اگر پدر دختر وجد پدرى او مرده باشند اجازه گرفتن از عمو براى ازدواج لازم است ؟
جواب :
اجازه عمو لازم نیست .۴

 

سؤال :
حکم ازدواج اینجانب با دخترى نجیب و پاکدامن که هر دو همدیگر را مى خواهیم با علم به اینکه او مى داند همسرى با سه فرزند دارم و او راضى به ازدواج با من مى باشد در ضمن با همسرم موضوع را در میان گذاشته ام اما او راضى به این ازدواج نیست با اینکه در زندگى هیچ کم و کسرى در حق او نکرده ام و او این موضوع را خوب مى داند چیست؟
جواب :
ازدواج شما اشکال ندارد و رضایت همسر شرط نیست مگر در ضمن عقد ازدواج شرط کرده باشید ازدواج مجدّد نکنید که باید به شرط وفا نمائید ولى به هر حال ازدواج شما صحیح است و در صورتیکه دختر باکره باشد (یعنى اولین ازدواج او است) رضایت پدر یا جد پدرى شرط است.۵

 

سؤال :
شخصى با خانمى ازدواج کرده است که قبلاً آن خانم مرتکب زنا شده مرد قبل از ازدواج از ارتکاب زنا توسط آن خانم مطلع بوده علیرغم آن با او ازدواج کرده زن به شدّت پشیمان است در این صورت تکلیف شوهر نسبت به مردى که با زنش مرتکب زنا شده است چیست ؟
جواب :
تکلیفى بر ایشان نیست.۶

 

سؤال :
در صورتى که میّت به طور طبیعى زنده شود (مثلاً با دعا یا تصرف ولایى یا رجعت) یا در مواردى که زن باید در عده وفات باشد مانند مرتد شدن زوج یا طلاق حاکم در زوج مفقود الاثر بعد از رفع مانع (توبه، رجوع از ارتداد، عودت زوج مفقود الاثر) حکم رجوع زوج به زوجه را شرعاً بیان نمایید ؟
جواب :
رجوع جایز نیست بجز در مورد مفقود الاثرى که در ایام عده پیدا شود و مرتد ملى اگر قبل از انقضاء عده توبه کند زوجیّت بحالِ خود باقى است و در فطرى اگر مرتدّ در اثناء عده توبه کرد و رجوع کرد احتیاط ترک نشود .۷
سؤال :
مقصود از باکره چیست؟
جواب :
مقصود از باکره کسى است که از روى عقد شرعى دخول به او قبُلاً یا دُبُراً نشده باشد .۸

 

سؤال :
مى دانیم که نکاح خواهر زن در صورتى که خود زن در عده طلاق باشد باطل است و بعد از پایان عدّه عقد با خواهر زن جایز است. حال مى خواهم بپرسم در صورتیکه دو خواهر از دو مادر باشد یعنى مادر هر کدام غیر از مادر دیگرى باشد در اینصورت چه حکمى دارد؟
جواب :
فرقى نمى کند وحکم به بطلان ازدواج با خواهر زن در عده طلاق رجعى ونیز در عده متعه از باب احتیاط واجب مى باشد.۹

 

سؤال :
آیا ازدواج در اسلام یک امر لازم و واجب است؟ آیا یک مسلمان مى تواند تجرّد را انتخاب کند وازدواج نکند (بشرط اینکه مرتکب گناه نشود)؟
جواب :
واجب نیست مگر این که انسان بداند بدون آن در گناه مى افتد .

سؤال :
در صورتى که مطابق نظر شریف حضرتعالى عدم بکارت (ثیـبوبت) عیب محسوب مى شود بفرمائید: آیا صرف عدم بکارت (ولو بکارت به صورت شرط یا وصف در نکاح نیامده باشد) موجب حق فسخ یا تقلیل مهرّیه به نفع زوج مى شود؟
جواب :
صرف عدم بکارت (که عقد مبنىّ بر آن واقع نشده است) موجب حق فسخ نمى شود و شوهر مى تواند تفاوت بین مهر باکره و ثیّب را بالنسبه کم کند .۱۱

سؤال :
آیا زن در حال عادت ماهانه (حیض) مى تواند نکاح یا عقد کند ؟
جواب :
اشکال ندارد .۱۲

سؤال :
۱ـ مرد صیغه عقد را به چه صورتى مى تواند بخواند؟
۲ـ آیا حتما باید عربى خوانده شود؟
۳ـ آیا حتما باید بدانیم که عدّه گرفته است؟
۴ـ اگر مشهور به زنا باشد مى توان با او ازدواج کرد؟
جواب :
۱ـ زن می تواند (بعد از تعیین مدّت ومَهر) بگوید: (مَتعتک نفسی فی المده المعلومه على المهر المعلوم) و مرد هم بگوید : (قبلتُ).
۲ـ بنابر احتیاط واجب با فرض تمکن از عقد عربى عقد فارسى خوانده نشود.
۳ـ لازم نیست مگر اینکه سابقاً در عده بوده و احتمال بدهد هنوز عده اش ادامه دارد که در این صورت اگر زن متهم باشد به احتیاط واجب تحقیق نماید .
۴ـ به احتیاط واجب جایز نیست مگر اینکه توبه کند .۱۳

سؤال :
من جوانى هستم ۲۴ ساله وقصد دارم با دخترى ازدواج نمایم که در اروپا زندگى مى نماید واز نظر حجاب کمى سهل‌انگار است ، مثلا با موى برهنه رفت وآمد مى کند. حال اگر بخواهم با این قبیل اشخاص ازدواج نمایم ، آیا از نظر احکام خداوند در این دنیا ودر دنیاى آخرت مسئولیت وبازخواستى براى من وجود دارد؟
جواب :
قبل از ازدواج مسئولیتى ندارید ولى بعد از آن مسؤول حفظ حجاب او هستید وباید اورا از بیرون رفتن بدون حجاب منع کنید پس باید از هم اکنون محاسبه کنید که آیا مى توانید با چنین زنى اینطور برخورد نمایید و وظیفه تان را انجام دهید.۱۴

سؤال :
خواهرزنم زنى مطلقه بوده وداراى دو فرزند مى باشد ومجبور به زندگى با ما مى باشد ، به علت این که هر دو جوان هستیم براى اجتناب از گناه آیا مى توانم ایشان را صیغه نموده به شرطى که فقط با هم محرم شویم ودر نهایت در حد لمس کردن دست ویا کارهایى از این قبیل که بعضى اوقات اتفاق مى افتد حرام نباشد؟ در ضمن ایشان راضى به ازدواج با کسى نیست ، در صورت منفى بودن مرا راهنمایى فرمایید؟
جواب :
هر عقدى که میان شماصورت بگیرد باطل است و بهتر است او را به ازدواج با شخصى مناسب راضى نمایید واین، راه حل مشکل شما است.۱۵

سؤال :
اگر یک مرد متأهل بنا به مسائل پزشکى با زن خود که حامله است. بمدت یکسال نزدیکى نکند آیا بعد از زایمان زنش مى بایست صیغه را مجدد بخوانند؟ یا خیر و در طول مدت یکسال خواهر همین زن را که خود مطلقه مى باشند را مى توان صیغه کرد؟
جواب :
احتیاجى به تجدید عقد نکاح نیست، و در مدت مزبور نمى تواند خواهر وى را صیغه کند.۱۶

سؤال :
آیا خواندن صیغه محرمیت در موقع خواستگارى لازم است یا اختیارى؟
جواب :
اختیارى است البته با رعایت بقیه شرائط .۱۷

سؤال :
عقد سید با غیر سید چه حکم دارد؟ بعضى ها مى گویند این عقد حرام است؟ چون موجب اهانت سادات مى باشد، آیا این گفتار با موازین شرعى تطبیق مى کند؟
جواب :
اشکال ندارد.۱۸

سؤال :
مردى با خانمى ازدواج کرده است که از شوهر قبلى خود دخترى دارد بعد از مدتى شوهر دوم با دختر همسر خود زنا مى کند آیا با این زنا به همسر خود که مادر این دختر هست حرام مى شود یا خیر؟
جواب :
حرام نمى شود.۱۹

سؤال :
پس از ازدواج دائم با دختر سیده آیا ازدواج با دیگرى جایز است یا خیر؟
جواب :
مانعى ندارد.

سؤال :
اگر دختر و پسرى بخواهند با هم ازدواج کنند ولى براى شناخت و آشنایی بخواهند قبل از ازدواج دائم ازدواج موقتى داشته باشند ولى پدر دختر اجازه ندهد آیا دختر و پسر مى توانند بدون اذن پدر دختر به عقد موقت یکدیگر درآیند؟
جواب :
جایز نیست و عقد باطل است .۲۱

سؤال :
عاشق دخترى شده ام که به هیچ عنوان نمى توانم دست از او بکشم ولى او سنى است در صورتى که از ازدواج با سنى بدم مى آید چه کنم؟
جواب :
ازدواج با وى مانعى ندارد و انشاء الله بعد از ازدواج هدایت مى شود .۲۲

سؤال :
آیا به حرف یک مرد که صادقانه با ما صحبت مى کند و مى خواهد با ما ازدواج کند باور کنیم یا نه؟
جواب :
باید خیلى مراقب باشید .۲۳

سؤال :
آیا ازدواج با خواهر زن به اجازه زن احتیاج دارد؟ اصولا مى توان با خواهر زن ازدواج کرد یا نه؟
جواب :
جمع بین دو خواهر در ازدواج جایز نیست ولى پس از فوت زن اول یا طلاق دادن و انقضاء عده رجعیه مى تواند با خواهر او ازدواج کند .۲۴

سؤال :
اگر دخترى را فقط براى محرمیت و بدون ازاله بکارت صیغه کنند در فرض آنکه دختر به سنى رسیده باشد که صلاح و مصلحت خویش را تشخیص بدهد و آیا باز هم اجازه پدر او لازم است؟ اگر ترس وقوع در حرام باشد چطور؟
جواب :
اجازه پدر یا جد پدری در این صورت هم شرط است البته اگر دختر در شئون زندگی خود مستقل است – به احتیاط واجب – اجازه لازم است.۲۵

سؤال :
شوهر من موقع عقد با کارم که معلمى است موافق بود ولى الان مى گوید راضى نیستم که سر کار بروى تکلیف من چیست؟
جواب :
در این فرض نمى تواند شما را منع کند .۲۶

سؤال :
آیا براى ازدواج دختر رضایت پدر شرط است؟
جواب :
اذن پدر یا جدَ پدری شرط است و همچنین است به احتیاط واجب اگر دختر در شئون زندگی خود مستقل باشد .۲۷

سؤال :
آیا مطلقه ثلاثه به وسیله وطى محرم محلل (مانند وطى در حال احرام یا روزه واجب یا حیض و نفاس یا تنگى وقت نماز واجب یا بالغ نبودن زوجه یا وطى منتهى به افضاى غیر بالغه یا …)، بر زوج اول حلال مى شود؟
جواب :
حلال می شود .۲۸

سؤال :
بهترین سن براى ازدواج چه سنى است؟
جواب :
سنى که بتواند زندگى را اداره کند .۲۹

سؤال :
شرایط ازدواج دایم با اهل کتاب چیست؟
جواب :
ازدواج دائم با اهل کتاب به احتیاط واجب جایز نیست .

سؤال :
چرا یک زن مسلمان نمى تواند با مردى غیر مسلمان ازدواج نماید؟
جواب :
طبق روایات معتبره ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان صحیح نیست .۳۱

سؤال :
چرا مرد نمى تواند دو خواهر را بطور همزمان به نکاح خویش درآورد؟
جواب :
خداوند در قرآن مجید نسبت به حرمت جمع بین دو خواهر مى فرماید (حرمت علیکم امهاتکم … و ان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف) سوره نساء آیه ۲۳ .۳۲

سؤال :
اگر دخترى که شاغل و استقلال مالى دارد و فقط در منزل پدرى زندگى مى کند و عاقل و بالغ مى باشد (۳۴ ساله) نیاز به اذن پدر دارد؟
جواب :
بله به احتیاط واجب اذن لازم است .۳۳

سؤال :
چنانچه زنى در کودکى (۵ سالگى) مورد آزار قرار گیرد و بکارتش را از دست بدهد؛
۱ ـ آیا کلیه مسائلى که در باب دختر باکره وجود دارد را از دست مى دهد و به جرم گناه نکرده غیر باکره فرض مى گردد؟
۲ ـ اجازه پدر را در موقع ازدواج نیاز دارد یا خیر؟
۳ ـ چنانچه خودش به این مطلب تا زمان ازدواج مطلع نباشد حکمش چیست؟
جواب :
۱ ـ اگر منظور کم شدن مهر در صورت معلوم شدن پس از ازدواج است بدون شک این حکم جارى است و اگر حکمى دیگر است بیان کنید.
۲ ـ نیاز دارد.
۳ ـ فرقى نمى کند.۳۴

سؤال :
اگر مسلمانى زن مسیحى را به همسرى انتخاب کند و او اسلام را قبول دارد ولى چون خارجى است نمى تواند شهادتین را بگوید آیا مى شود با او ازدواج کرد ؟
جواب :
کافى است که ترجمه شهادتین را به زبان خود بگوید ولى تا آن را نگفته است ازدواج دائم با او اشکال دارد .۳۵

سؤال :
رابطه با یک دختر نامحرم اگر یک رابطه سالم و بدون سوء ظن باشد و تصمیم به ازدواج داشته باشند آیا اذن پدر لازم است؟
جواب :
چنانچه بیم وقوع در حرام باشد جایز نیست و برای ازدواج اذن پدر یا جد پدری دختر لازم است .۳۶

سؤال :
متن خطبه چیست و به چه نحو باید خوانده شود؟
جواب :
اگر عقد منقطع باشد کافى است با تعیین مهر و مدت به وکالت از زن بگوئید (انکحت موکلتى نفسى فى المده المعلومه على الصداق المعلوم) سپس از طرف خود بگویید (قبلت النکاح لنفسى فى المده المعلومه على الصداق المعلوم) البته در هر دو طرف باید با قصد انشاء عقد موقت باشد و قصد قبول آن.و اگر عقد دائم باشد کافى است به وکالت از زن بگوئید (انکحت موکلتى نفسى على الصداق المعلوم) سپس از طرف خود بگوئید (قبلت النکاح لنفسى على الصداق المعلوم) البته در هر دو مورد بعد از گفتن موکلتى اسم خانم را ذکر کنید.۳۷

سؤال :

در همه خانواده ها رسم بر این است که در دوران عقد هیچگونه دخولى به منظور جلوگیرى از حاملگى انجام نشود. سؤال این است که در این دوران زوجین چگونه باید با هم روابط جنسى داشته باشند که هم مسائل شرعى رعایت شود و هم مشکلى از لحاظ مسائل عرفى پیش نیاید؟
جواب :
دختر و پسر در دوران عقد زن و شوهر هستند و در رابطه بین خودشان با سایر زن و شوهرها فرقى ندارند البته در محیط ما به حسب متعارف شرط ضمنى این است که بر زن لازم نیست خواسته شوهرش در رابطه با دخول را قبول کند.۳۸

سؤال :
در اسلام مدت صیغه چگونه است؟
جواب :
به هر مقدار که توافق طرفین است ولى نباید از محتمل عمر یکى از زوجین بیشتر باشد.۳۹

سؤال :
براى عقد دائم آیا لازم است صیغه محرمیت خوانده شود ؟
جواب :
مى توانند ابتدا عقد موقت بخوانند و اگر مدت آن نگذرد و یا شوهر آن را نبخشد عقد دوم صحیح نخواهد بود .

سؤال :

ازدواج مرد غیر سید با زن سید اشکال دارد ؟
جواب :
اشکال ندارد .۴۱

سؤال :
ازدواج با زن فاحشه چه حکمى دارد ؟
جواب :
بنابر احتیاط واجب قبل از توبه با وى ازدواج نکند .۴۲

سؤال :
بین زن و مردى عقد واقع شده که زن ادعا دارد دائمى است و مرد ادعا دارد موقت است با توجه به اینکه شاهد و سندى نیست قول کدامیک مقبول است ؟
جواب :
اگر ظاهر حال در کار نباشد در بعضى فروض مرد مدعى است و در بعضى فروض زن و احیاناً هر دو مدعى مى باشند خصوصیات مورد را ذکر نمائید تا جواب مناسب داده شود .۴۳

سؤال :
آیا دو نفر مى توانند خودشان صیغه عقد را بدون شاهد بخوانند ؟
جواب :
در عقد نکاح حضور شاهد شرط نیست .۴۴

سؤال :
در صورت ثبوت مهر آیا مهر المثل نکاح دائم را ضامن است یا منقطع ؟
جواب :
نکاح دائم .۴۵

سؤال :
آیا اذن پدر در ازدواج دختر شرط است یا خیر ؟
جواب :
اگر باکره باشد و در شؤون زندگى مستقل نباشد اجازه شرط است، و اگر مستقل باشد نیز بنابر احتیاط واجب شرط است .۴۶

سؤال :
آیا کسى مى تواند با خواهر زن خود به صورت موقت یا دائم ازدواج کند ؟
جواب :
بعد از طلاق همسر خود و گذشت عدّه وى در طلاق رجعى مى تواند با خواهر او ازدواج دائم یا موقت بکند و قبل از آن جایز نیست و عقد باطل است .۴۷

سؤال :
آیا بیمارى ایدز باعث فسخ عقد نکاح مى شود؟
جواب :
باعث فسخ نیست ولى اگر مرد مبتلا باشد و به این دلیل ناچار به ترک مقاربت با زوجه اش باشد به احتیاط واجب باید او را در صورت درخواست طلاق دهد و اگر زنش را بطور کلى رها کند و او را بلا تکلیف بگذارد مى تواند به حاکم شرع شکایت ببرد و حاکم شرع مرد را ملزم به ترک هجر یا طلاق مى کند و اگر امتناع ورزید طلاق مى دهد.۴۸

سؤال :
خواهرى به برادر کوچک خودش شیر پستان داده آیا پسر خواهر با دختر برادر مى توانند با هم ازدواج کنند؟
جواب :
نمى توانند با هم ازدواج کنند.۴۹

سؤال :
دختری که از طریق زنا بکارت او زایل شده است آیا می تواند بدون اذن ولی ازدواج کند ؟
جواب :
نمی تواند .

سؤال :

شخصی با کسی لواط نموده آیا می تواند با خواهر او ازدواج کند ؟
جواب :
اگر دخول صورت گرفته باشد و هنگام دخول فرد بالغ و ملوط غیر بالغ باشد در این صورت خواهر ملوط بر او حرام است و اگر فاعل نابالغ باشد حکم یاد شده مبنی بر احتیاط وجوبی است .۵۱

سؤال :
ازدواج با زنان اهل کتاب چه حکمی دارد؟
جواب :
عقد دائم به احتیاط واجب جایز نیست وعقد موقت اشکال ندارد.۵۲

سؤال :
اگر مردى با زنى صیغه عقد موقت جارى ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جارى ساختن عقد دائم زن مى بایستى عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا براى تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز مى بایستى توسط زن مدت عده رعایت شود؟
جواب :
عده لازم نیست ولى عقد را نمى توان فسخ کرد بلکه اگر وقت باقى است باید مرد باقیمانده را ببخشد.۵۳

سؤال :
زنی با مردی ازدواج می کند و در ضمن عقد، شرط می گذارد که مرد حق ازدواج مجدد را نخواهد داشت. آیا این شرط مشروع و لازم الاجرا است؟
جواب :
چنانچه شرط شود که ازدواج مجدد نکند بر زوج لازم است که به این شرط عمل کند.۵۴

سؤال :
من برادری دارم که الان ۲۶ ساله هست او با فرزند خاله ام یک هفته در کودکی بصورت دائم از مادر من شیر خورده است، حالا می خواهم بدانم فرزند خاله من به چه کسانی محرم است؟ آیا اگر بخواهد با فرزند خواهر من ازدواج کند آیا می تواند یا خیر؟
جواب :
فرزند خاله شما به همه فرزندان مادر شما محرم است و ازدواج او با فرزند خواهر شما حرام است چون دائی رضاعی او می شود.۵۵

سؤال :
دختر از چه سنی می تواند بدون رضایت پدر ازدواج کند و چگونه و تحت چه شرایطی ؟
جواب :
در هیچ سن و در هیچ شرائطی که حتی اگر مستقل در شؤون زندگی باشد به احتیاط واجب ازدواجش باید با إذن پدر یا جدّ پدری باشد .۵۶
سؤال :
آیا اگر در عده طلاق بائن زن رجوع در مهرش نکند زوج می تواند با دادن یک مهری که رضایت زوجه را جلب کند اورا به عقد موقت یا دائم خود در آورد ؟
جواب :
می تواند .۵۷

سؤال :
با زنی که در ازدواج موقت دیگری بوده ازدواج کردم ودخول صورت گرفته بدون آنکه از همسر داشتن او خبر داشته باشم آیا بعداً می توانم با او ازدواج کنم؟
جواب :
بنابر احتیاط واجب بر شما حرام ابدی شده است.۵۸

سؤال :
من قصد ازدواج با مردی را دارم که مسلمان است ولی نماز نمی خواند . از نظر شرعی اشکال ندارد ؟
جواب :
اگر ترس انحراف و گمراهی باشد جایز نیست .۵۹

سؤال :
آیا خواندن صیغه ازدواج با زبان عربى توسط غیر عرب کافى است؟ بدون آن که معانى آن کلمات را بداند باعلم به این که در حقیقت، مقصود اجراى عقد ازدواج است؟ وآنگهى صیغه ازدواج را با لغت و زبان غیرعربى نمى توان خواند؟
جواب :
توجه اجمالى به مفاد معناى صیغه، کافى است و بنابر احتیاط، اجراى آن با لغت و زبان دیگرجایز نمى باشد.

سؤال :

آیا ازدواج زن در دوران عدّه درست است؟
جواب :
ازدواج در دوران عدّه باطل است.

منبع:sistani.org

  • ۴۲ دیدگاه
  • 2013-04-06
https://www.rahafun.com/?p=9327
 
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه
 
دیدگاه ها
  1. عاطفه گفت:

    سلام ممنون میشم راهنمایی کنید کسی هست که بعد چند سال ازدواج همه چیرو به نام خانمش زده بوده خونه و ماشین و… الان خانمه همه چی رو بالا کشیده و طلاق گرفته ممنون میشم اگر ادرسی از مشاور مجرب تو این زمینه میشناسید ایمیل کنید

  2. عاطفه گفت:

    سلام قصد ادامه تحصیل دارم و موفقیتم توی زمینه ای که میخوام برام خیلی باارزشه البته ایشونم تو همون زمینه تحصیل میکنن ،اینکه اینجوری جوابشونو دادم چون مطمعن نبودم منظورشون از حرفایی که با من داشتن دقیقا چی بوده و یکبارگی مسعله ازدواج رو پیش کشیدن ایشون استاد بنده نبودن و قبلا تو دانشگاهمون تدریس داشتن و من داخل کانالای دانشگاه باهاشون هم کلام شدم و به نظرشون عقاید جالبی داشتم چند بار فقط ایشون رو داخل کارگاهای مختلف دیدم و میدونم که شخصیت خوبی دارن و بسیار مودب هستن ولی یکم برام جای تعجب داشت چون شاگردشون نبودم و ایشون منو از نزدیک ندیده بودن و همچین صحبتی رو پیش کشیدن البته خاستن جایی قرار بزاریم که من رد کردم بعد که با مادرم صحبت کردم جوابی بهم نداد با پدرم مشورت کردیم گفت مشکلی نیست اگه دختر با مادرش باشه اما باید جای مناسبی برای ملاقات انتخاب کرد پدر منم خیلی حساس هستن روی این مساعل و منم نمیدونم چه کاری درست هست چون یکم خجالتی هستم و نمیتونم راحت با جنس مخالفم صحبت کنم از طرفی هم ایشون رو نمیشناسم اقای محترمی هستن ولی از من ۱۰سال بزرگتر هستن و تصمیم گیری برام سخت هست

    • سعید گفت:

      با سلام , با توجه به توضیحاتی که دادید مشخص پدری دلسوز و باتجربه دارید , پیشنهاد میکنم همه کار هارو طبق نظر پدرتون پیش ببرید و بدون مشورت و هماهنگی با ایشان اقدامی انجام ندهید.
      و اما در مورد این که علاقه زیادی به تحصیل دارید بسیار عالی و خوب است ولی این که درخواست ازدواج را به خاطر این مسئله رد کنید بسیار اشتباه بزرگی است که شاید قابل جبران نباشد
      شما اگر خواستگاری داشتید سعی کنید در سایه امن خانواده آن را بررسی کنید و اگر فرد مورد نظر رد شد درخواست ازدواج او را رد کنید نه این که یک سنگ بزرگ جلو پای او بیندازید و از کرده خود پشیمان شوید
      این که ادامه تحصیل برای شما مهم هست میتواند در جلسه گفت و گو و آشنایی با طرف مقابل مطرح شود نه این که طوری برخورد کنید که طرف مقابل احساس بدی نسبت به افکار شما پیدا کند
      در نهایت باز تاکید میکنم هرکس درخواست آشنایی داد و حتی بدون معطلی درخواست ازدواج کرد دلیل بر خوب بودن ایشان و یا بد بودن ایشان نیست , هر زمان خواستگاری داشتید سعی کنید بر خدا توکل کنید و با مشورت پدر و مادر و البته بررسی دقیق اورا زیر نظر بگیرد تا اگر خواستگار شما همان نیمه گم شده شما بود با دست خود او را از خود دور نکنید , برای کلام آخر پیشنهاد میکنم اگر با شخصی به توافق رسیدید حتما یک جلسه مشاوره نیز باهم بروید . با تشکر

  3. عاطفه گفت:

    سلام من دختر۲۲ساله ای هستم
    نمیدونم چه جوری میتونم کاری کنم که طرفی که بهم پیشنهاد میده سرد نشه به خاطر شرایطم الان نمیتونم جواب خاستگاری کسی رو بدم اقایی هستن که تو دانشگاهمون تدریس میکردن و با هم اشنا شدیم و ایشون بهم پیشنهاد کردن همدیگرو جایی ببینیم و درمورد معیارامون صحبت کنیم ولی من ارزوی خوشبختی براشون کردن و گفتم قصد ازدواج ندارم فعلا و ترجیح میدم بعد از کنکور ارشد بهش فکر کنم ایشونم دیگه پیگیر نشدن

    • سعید گفت:

      با سلام و عرض ادب , شما به چه علت شرایط ازدواج را ندارید ؟ آیا میخواهید ادامه تحصیل دهید و یا مشکلات خانوادگی خاصی دارید ؟
      در هر صورت رد کردن خواستگار های خوبتان به این شیوه صحیح نیست , البته هر شخصی که درخواست آشنایی کرد نیت خیر ندارد
      با تشکر

  4. donya گفت:

    میتونم خواهش کنم اگر مشاور خوب سراغ دارید به بنده معرفی کنید. ممنونم که پاسخ دادید.
    یه سوال دیگه که داشتم معذرت میخوام ایا اینکه ما در آینده با چه کسی ازدواج میکنیم از قبل تعیین شده هست؟؟ و غیر قابل تغییر؟

    • saeid گفت:

      با سلام و عرض ادب
      قضا و قدر الهی بر دو نوع است یکى قضاى حتمى که به لوح محفوظ و دیگر قضاى تعلیقى که به لوح محو و اثبات مربوط است. لوح محو و اثبات قابل تغییر است؛ یعنی قضا و تقدیر نوشته شده قابلیت تغییر را دارد.
      توجه بفرمایید تقدیر الهی توسط مردم قابل تشخیص نیست و تصمیم عاقلانه نباید بر مبنی پیشگویی و استخاره باشد , استخاره زمانی حکم میکند که دیگر عقل انسان به جایی راه نبرد نه این که همه چیز مشخص است
      بابت مشکل شما فقط باید به مشاور مراجعه کنید , مشاور خوب خانم رو با تحقیق بدست بیاورید.

  5. donya گفت:

    سلام. ۲۳سالمه و ۵ماه پیش خواستگاری داشتم که کاملا سنتی و بعد از مراحل طی شده به هم علاقمند شدیم. اما پس از مطرح شدن بحث مهریه از جانب خانواده ها مخالفت پیش اومد و مادر ایشون که گویا از ابتدا مخالف این ازدواج بود بعلت های سطحی مختلف.. بهم خورد. ببعد ایشون از یه پیش کد یا همون شخصی که با باز کردن قرآن خبرهایی از آینده میده سوالاتی پرسیده بود و گفته بودن اصلا ازدواج ایشون با شخص دیگه ای هست. در صورتیکه که ما ابتدای کار که استخاره کردیم خوب درآمده بود.. بعد از اون ارتباط ما کاملا قطع شد تااینکه از طریق توسل به امام حسین تونستم جواب بگیرم و ایشون برگشتن و گفتن که ننتونستم فراموش کنن. حالا میخوام بدونم امکان داره از طریق دعا و توسل به اهل بیت و کمک خدا بشه ما کنار هم باشیم..؟ و مادر ایشون هم دلش ترم بشه؟ چقد اون پیشگویی میتونه دقیق باشه. خواهش میکنم کمکم کنید.
    علاقمندی جفتمون به هم بسیار زیاد هستش.. و واقعا تحمل شرایط برامون سخت شده.. از طرفی نگران هستیم بابت مسائل پیش اومده.. کاملا سنتی و کاملا با معیار اخلاق و ایمان همدیگر را انتخاب کردیم.. الان ۶ماه از اون روز و ۴ماه از اون پیش گویی میگذره.. امکان داره تقدیر خدا باشه و غیر قابل تغییر؟؟؟ من حاضرم کلی صبر کنم و از خدا بخوام اما کنار هم باشیم.. نه من فردی قبل از ایشون تو زندگیم بوده و نه ایشون.. خوشا میکنم کمکمون کنید. من مطمئنم توسل به امام حسین جواب منو داده امکان داره این یه نشانه از سمت خدا بوده باشه برای اینکه لطف و رحمتش شامل حال ما شده باشه.. چون اون پیشگو هم قبل از پیش بینی گفته بودن که میشه یکبار دیگه خانواده ها دور هم جمع بشن و مشکل حل بشه اما متاسفانه مادر ایشون راضی نشد.

    • saeid گفت:

      با سلام و عرض ادب
      کاربر گرامی توجه بفرمایید خداوند به ما قدرت عقل و حق انتخاب داده است که البته معصومان ما نیز چراغ راه هدایتی بودند برای زندگی بهتر پس در نتیجه به نظر بنده به جای این که خودتون درگیر پیشگویی و استخاره کنید سعی کنید عاقلانه فکر کنید و تصمیم بگیرید , برای تصمیم بهتر میتوانید به یک مشاور خانم مراجعه کنید و با ایشان مشورت کنید , توجه کنید زندگی دنیایی با پیشگویی و استخاره به جایی نمیرسد و این مسائل برای انسان هایی است که اعتماد به نفس ندارند و به صلاح خدا اعتقاد ندارند.

      یک نکته مهم این که سعی کنید رابطه خود را با این اقا پسر شدیدا محدود کنید و فقط و فقط ادامه رابطه باید با صحبت خانواده ها صورت بگیره , شما هم اگر ایشون رو دوست دارید و پسر موجهی هستند باید با پدر مادر صحبت کنید که مهریه کم کنند ولی توجه کنید که یکی از دلایل علاقه شما به این اقا نداشتن هیچ رابطه قبل از این بوده که چون ایشان نیز همچین شرایطی داشتند در شرایطی قرار گرفته اید که بهم وابسته شده اید که نباید بیش از حد به این وضعیت بال پر بدهید و بحث پیشگویی و حتی استخاره را پیش بکشید .

      حتما به مشاور خانم مراجعه کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید

  6. پردیس گفت:

    سلام.خسته نباشین..من یه دختر۲۰ساله هستم ک حس میکنم چندوقتیه یکی ازهمکلاسیام ازمن خوشش میاد.یعنی اطرافیانم بهم میگن..اوایل توجهی اصلا بهش نداشتم ولی کم کم دیدم پنهانی بمن نگاه میکنه و گاهی هم نگاه هاشو ازمن میدزده..انگاررفتاراش بامن فرق داره… حتی چندین بار دوستام دیدن ک من وقتی با یه همکلاسی پسردیگم حرف میزنم چقدرعصبی شده…و یا یکبار ک مریض بودم وازبیمارستان رفتم دانشگاه دیدم ک چقدربیقراربود تا بفهمه چیم شده… خودمم انگار ی علاقه ای دارم بهش ک کم کم بوحود اومده تقریبا۱سالی هست …تواین۲سال ک همکلاسیم بوده هم جیزبدی ازش ندیدم….حالابنظرتون این اقاقصدش چیه؟؟ممکنه مردی قصدش ازدواج باشه ولی پاپش نذاره؟؟؟

    • سعید گفت:

      با سلام و عرض ادب
      بابت سوالی که پرسیدید پاسخ بلی است , ممکن است اقا پسری از دختری خوشش آید و حتی قصد ازدواج داشته باشد ولی به خاطر عدم شرایط مناسب برای ازدواج پا پیش نگذارد ولی احتمالات دیگری نیز وجود دارد که باعث میشه شما زیاد وابستگی عاطفی به این حدس خود نداشته باشید .

      راه حل : بر فرض این که این اقا از شما خوشش امده و قصد ازدواج هم دارد و شما نیز از ایشان خوشتان می اید , سعی کنید طوری رفتار کنید که ایشون رو از پا پیش گذاشتن منصرف نکنید , مثلا با همکلاسی پسر صحبت نکنید و یا کاملا جدی و سنگین , اگر ایشون پا پیش گذاشت و درخواست خواستگاری کرد که به ایشان بگویید حتما باید خانواده من نظر بدهند و اگر درخواست دوستی کردند نیز به هیچ وجه تاکید میکنم به هیچ وجه نپذیرید و بگویید من به هیچ وجه با کسی دوست نمیشوم تا ایشان تنها راه خواستگاری رو پیش بگیرند .

  7. س گفت:

    سلام اگه دخترباکره ای بدون اذن پدر عقد دائم کنه بصورت چتی،فقط بصورت نوشتاری تایید کنن دوطرف ک صیغه رو خوندن، فقط واسه اینگه گناه نکنن و درصورتی که میخواستن فقط گناه نکنن خواستن صیغه محرمیت بخونن که صیغه عقد دائم خوندن بدون هیچ شاهدی میخواستم بدونم عقد صحیحه؟؟برای باطل کردن چکار باید کرد؟؟در ضمن در زمان عقد پدرتمام علائم آلزایمر را داشت ولی یک سال قبل از عقد ۳تا متخصص تاکید کردن که آلزایمر نداره پدر،درصورتی ک تمام علائم رو داره،ایا اون عقد صحیح بود؟؟واسه باطل کردن چه راهی وجود داره؟؟چون دختر میخواد با فرد دیگه ای ازدواج کنه،درضمن در زمان عقد تاکنون هیچگونه رابطه ای بین دختر وپسر وجود نداشت حتی همو ندیدن،و دختر باکره هست ممنون میشم راهنمایی کنید

    • سعید گفت:

      با سلام
      این مورد را باید از دفتر مرجع سوال کنید
      ولی غریب به اتفاق مراجعه فتوا داده اند که صیغه نوشتنی صحیح نیست و باید حتما تلفظ شود توسط طرفین و حتی صدای یکدیگر را بشنوند
      در ضمن قبل از این که عقد صحیح باشد باشد شرایط ان فراهم باشد که ظاهرا برای شما فراهم نبوده است , از نظر بنده این عقد اصلا باطل است
      ولی حتما حتما با دفتر مرجعتون تماس بگیرید

  8. رسول گفت:

    سلام.من یه جوان متولد۷۱ هستم.دانشجوی ارشد دانشگاه دولتی ….

    • سعید گفت:

      با سلام
      رسول جان من کل متنی که نوشتی خوندم ولی مجبور شدم سانسور کنم !
      یک تز دوستانه بهت میدهم ان هم این است که به جای این که بشینی و منتظر باشی کسی برایت کار درست کند
      یک یا علی بگو و از خدا مدد بخواه و برای خودت کاری دست و پا کن !!

      حتی مونده به فروشنده یک بوتیک ! وقتی بنشینی هیچ اتقاقی برای تو نخواهد افتاد رسول جان
      من خودم شرایط بدتری از تو داشتم و از فروشندگی شروع کردم !‌ ولی بعد گذشت ۴ سال الآن یک طراح سایت هستم و متاهلم !
      فقط و فقط از خدا بخواه کمکت کنه نه هیچ احد الناس دیگر که این خودش یک نوع کفر پنهان

      یا علی

  9. رضا گفت:

    سلام. من دانشجو هستم و به یکی از هم کلاسی هام علاقه دارم و الان حدود ٩ماهه که نمی تونم اینو بهش بگم. لطفا راهنماییم کنید که چجوری باید بهش بگم

    • سعید گفت:

      با سلام و عرض ادب
      ابتدا باید مطمئن شوید او همسر مورد تایید شماست چه از نظر اخلاق و رفتار و ایمان و…
      بعد در صورتی که مطمئن شدید دو راه دارید راه اول این که از یک خانم محرم کمک بگیرید که از ایشان خواستگاری کند
      راه دوم این که مستقیما به ایشان بگویید

  10. غریب گفت:

    با سلام خدمت همه دوستان
    من حدود دو ماه پیش برای دختر عموم نشون بردم گذاشتم و خیلی هم دوستش دارم، خلاصه…
    قبل من یکی براش صحبت کرده بودن (پسر خاله اش) و اون کارمند بوده ، اما من هنو دانشجو هستم و ی هفت سالی ازم اختلاف سن داره.
    چند بار دیدم؛ وقتی پسر خالش ( اونم نامزد داره) میاد از داخل کوچه رد بشه، دختر عموم میره دم در که فقط ببینتش،
    راهنمایی کنید منو منحرف نشم.
    حالم گرفته میشه اینجور صحنه رو دیدم.
    ولی هیچی از دوست داشتنش از من کم نمیشه .
    من بخاطرش از سه تا دختر داییم گذشتم، چون داییاام پولدارن و سطح اونا با بابای من نمی خوره.

    خلاصه احساس میکنم هیچکی مث خدا و مادر مارو دوست نداره.
    اللهم عجل ولیک الفرج

    • سعید گفت:

      با سلام
      دوست عزیز این که دختر عموی شما میره پسر خالش ببین هیچن منافاتی با دین با عرف نداره چون هر کسی میتواند به پسر خالش حتی پسر عمویش را دوست داشته باشد همچون برادر و حتی خیلی از عشق هایی که به ازدواج سرانجام میشود
      دوست داشتن همچون برادر و خواهریست که با عشق ازدواج اشتباه گرفته میشود , همسر شما اگر پسر خالش را دوست داشت به عنوان همسر شک نکنید یک لحظه به شما فکر نمیکرد پس قطعا شمارو دوست داشته و شمارو انتخاب کرده درحالی که
      پسر خالش کارمند بوده و شرایط خیلی بهترین داشته نسبت به شما , پس باید یک عشق قوی این وسط وجود داشته باشد که شمارو با این شرایط به پسر خالش ترجیح داده باشد , پس اگر او را به این افکار متهم کنید شک نکنیدخودتون از چشمش می اندازید
      به خاطر بدبینی و تهمت فکری !!!!

      در این طور مواقع میتوان خیلی منطقی و دوستانه مشکل حل کرد برای مثال به همسرتون بگویید مرا چقدر دوست دارید البته قبلش از عشق خودتون بهش بگید و بگویید با دنیا عوضش نمیکنید و سپس از او بخواهید که نظرش رو در مورد شما بگوید و علت این که
      شمارو ترجیح داده انتخاب کند را بگوید …

      با تشکر

  11. احسان گفت:

    با سلام و خسته نباشید خدمت مدیریت سایت
    من پسری هستم ۲۱ ساله و عاشق دختری شدم که فکر می کردم واقعا این دختر همان دختر رویاهام هسته
    خوشبختانه بعد از کلی تحقیق فهمیدم که ازدواج نکرده اما متأسفانه یک عیب بزرگ داره
    اون هم این است که دوست پسر داره و این دوست پسرش هم خیلی بد قلغه و دست از سرش بر نمی داره
    من خیلی این دختر رو دوست دارم و نمی خواهم از دستش بدم و فراموش کردنش هم برام خیلی سخت شده یه جورایی وابستش شدم
    من می خواهم به این دختر برسم ازتون خواهش میکنم کمکم کنید تا این مشکل بزرگ رو بتونم رفع کنم و به خواسته ام برسم و من فکر می کنم اگر ما با هم ازدواج کنیم به واسطه همین ازدواج که مبارک است دید این دختر نسبت به زندگی عوض شده و دیگر دنبال دوست پسر نمی رود
    لطفا کمکم کنید تا هم من به آرزوم برسم و هم این دختر رو بتونم اصلاح کنم
    تو را خدا کمکم کنید دارم دیگه دیوونه میشم
    من منتظر جواب شما هستم
    ممنون از سایت قشنگتون

    • admin گفت:

      با سلام
      دوست عزیز بیشتر رفتار شما شبیه کسانی است که درگیر عشق های خیابانی شده اند ! که نه خوب میبینند و فکر میکنند
      دوست عزیزم چه باعث شده است که فکر کنید این دختر مناسب همسری شماست ؟ مناسب مادری فرزندان شماست ؟
      ایا در قران نیامده است که پاکان را برای پاکان خلق کرده ایم ؟
      دختری که دوست پسر دارد برای پسری که مومن است و دوست دختری ندارد مناسب نیست و این جفای به خود است
      زیبایی و دلربایی زود گذر است ، درست الان عاشق دلخسته او هستید ولی بعد ازدواج این اتش عشق فروکش میکند و با یاد گذشته این دختر از او متنفر میشوید
      در ضمن با وجود فرد دیگری چه بسا خطرات جانی ابرویی نیز برای شما وجود دارد
      سعی کنید توکل به خدا کنید و این رابطه با این دختر فراموش کنید ، اگر شرایط ازدواج دارید از راه درست ازدواج کنید

  12. ملینا گفت:

    سلام، من چند وقت بود که با پسری آشنا شدم به قصد ازدواج و شناخت چون هر دوی ما اهل دوستی نبودیم و روی این رابطه سرمایه گذاری کردم و مادرشون هم از این قضیه اطللع داشتند و راضی بودند ،ایشون هم فرد تحصیل کرده و با تجربه ای هست،نهایتا این که چند زوز پیش متوجه شدم که در یکی از شبکه های اجتماعی مختص دوست یابی عضو هستند و خودش رو مجرد جا زده بود و در اونجا فعالیت داشت.و من هم این رابطه رو تموم کردم با توجه به این که دوستش داشتم و اصلا اهل این کارها نبود و من براش مهم بودم و میدونستم که دوسم داره چون تمام رفتاراش در این راستا بود…با توجه به اینکه من در رابطه هیچی کم نذاشتم همینطور اون و کاملا رابطه ای پاک و با محبتی داشتیبم ..خاطر همین باورم نمیشد. الان میخواد که رابطه ی هدفدارمون رو دوباره ادامه بدبم ولی هنوز اون کارو توجیه میکنه لطفا منو راهنمایی کنید واقعا نیازمند کمک و راهنمایی فرد ذی الصلاحی هستم….ممنوونم

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      ظاهرا شما بیش از حد روی یک موضوع بی اهمیت حساسیت به خرج داده اید ! البته احساس بنده این چنین بر می انگیزد
      زیرا عضو شدن یا عضو بودن در جامعه مجازی مورد مهمی نیست که باعث خدشه دار شدن رابطه شما شود
      اگر شما با دختری دیگر میدید ایشان را و یا امثال این درست بود ولی ظاهرا بیش از حد حساس شده اید

  13. دنیا گفت:

    سلام تو رو خدا زود جواب بدین.من مدتی بود که با پسری حرف ردم حدود یک و سال و خرده ای از اولین روز هم دوسش نداشتم و منو تهدید به مرگ میکرد اگه نخوامش منم مجبوری باهاش حرف زدمو هربار کلی بهونه اوردم جدا شیم ولی تهدیدم میکرد خودشو میکشه بعد از مدتی از هم جدا شدیم ایا من دل اونو شکستم؟؟؟مجبوری گفتم دوست دارم و میترسم دلشو شکسته باشم من نمیخواستمش از روز اول با تهدید بود دوس داشتنش
    سلام من به اون اقا پسر گفتم که مطمینم خونوادم مخالفت میکنن چون تز لحاظ ظاهر و سطح فرهنگ و طبقاتی بهم نمیخوریم اگر بازم قبول نمیکنین این شما اینم خونوادم ببیاین خواستگاری ایشونم گفتن نه ازمن باید حمایت کنی من میدونم خونوادم جوابشون منفیه حمایت از نظر ایشون یعنی تو روی پدر و مادر وایستادن که من چنین کاری انجام نمیدم .فقط جواب میخوام من دلشو شکستم ؟؟؟تاوان پس میدم؟؟؟

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      پرسشگر گرامی اگر شما به او علاقه ای نداشته اید دلیلی برای ادامه رابطه وجود نداشته است حتی با تهدید خودکشی که بچگانه است
      و مورد دوم اگر ایشون به شما علاقه داره باید به خواستگاری و رابطه مخفیانه و دوستی شدیدا غلط و از همین الآن کات کنید این رابطه را
      و مورد اخر صد درصد کار شما درست بوده ، پدر و مادر اولویت هستند و باید طبق نظر انها رفتار کنید

      با تشکر

  14. نیاز گفت:

    مدتی چت روم میرفتم و دو اقا پسر بهم ابراز علاقه کردن ولی من رغبتی بهشون نداشتم جون منطقم اجازه نمیده به اشنایی اینترنتی یک سال گاهی چت روم رفتم و اوناهم بامن حرف زدن و گاهی دوستت دارم گفتن منم هم جوابی ندادم جز مرسی و بهشونم گفته بودم عشقی نیست و شدنی نیست الان به هر دوی اونا گفتم که من دیگه چت روم نمیام و حالا میگن من دلشون رو شکستم و جوابم با خداست من به والله گفتم از اول شدنی نیست اشنایی و قصد ازدواج باهاشون یکیشون بیست و یک سال داشتن که دانشگاه و سربازیشون مونده بود و دیگری۳۳سال که بامن ۱۱سال تفاوت سنی داشت الان به نظر شما من کار خطایی کردم دلی شکستم؟

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      در یک کلام به شما بگویم جامعه پر از گرگ هایی است که میخواهند شمارا بدرند !
      گول این حرف ها و اشک ها را نخورید چرا چون که اشک تمساح است
      تنها هدف این افراد افکار شومی است که حتی به فکر شما خطور نمیکند دوست گرامی
      پس به هیچ وجه افسوس نخورید بلکه به خود ببالید و خدارا سپاس گویید که شمارو نجات داد
      از این به بعد هم حواستون جمع کنید ، عشق خیابانی و مجازی = سیاه بختی .

  15. ارشام گفت:

    ایا دختری را که درخیابان میبینی متوانی بعد ازمدتی باهاش ازدواج کنید

    • admin گفت:

      با سلام متوجه سوال شما نشدم دقیقا !
      اگر منظور این دختری که در خیابان دیدید و از ظاهر او خوشتان امده باید شماره منزل رو بگیرید بدهید مادرتون که ایشون برای دیدن و تحقیقات و …
      این که خوودتون دوست بشید و.. من تایید نمیکنم

  16. نوید گفت:

    بنام خداوند بخشایشگر
    سلام مهتاب خانم. می خواستم، مختصرا مطالبی رابه عرض برسانم.
    من بعد از آن ماجرا خیلی به هم ریختم و نسبت به آینده بی تفاوت بودم،
    اما تصمیم گرفتم آینده ام رابسازم.من مجددا مشغول ادامه تحصیل شدم
    و دارم ادامه تحصیل میدهم. من با خانواده این دختر خیلی دوستان مشترک
    داشته و دو ماه پیش به من تماس گرفته و گفتند مادربزرگ ایشان فوت کرده
    و به احترامشان به مراسم ختم رفتم. درآنجا با خوشرویی برادر دختر مواجه
    شدم ولی پدر دختر یک کمی خودش را گرفت . اما من صرفا بخاطر آشنایی
    که داشتیم و احترام ،رفته بودم. خانم مهتاب، این طور حوادث یک کمی سخت
    هست اما مجبور هستیم باهاش کنار بیاییم. من این طور مشکلات را که پیش
    آمده ،صرفا خواست خدا میدانم و با اینکه درآغاز این مشکلات روحیه ام
    گرفته شده بود،اما تصمیم گرفتم که قید ازدواج رابزنم و با اینکه خانواده من
    به شدت درصدد هستند که من ازدواج کنم،ولی واقعا از ازدواج کردن حالتی
    مثل تنفر پیداکردم.به شما به عنوان برادر بزرگتر توصیه میکنم که این راه هایی
    که عرض میکنم،امتحان کنید:
    ابتدا این قضیه را درذهن خودتان حل کنید و بدانید که آخر دنیا نیست.
    شما هنوز اول جوانی هستید وخیلی فرصت برای اینکار دارید.
    من 27سال دارم و احساس میکنم که بازهم دیر نیست.اما برای شما تا سه سال
    دیگر هنوز میتونه زودباشه.خواهرگلم به نظرم ادامه تحصیل بدهید تا هم
    مدتی ذهنتان از این امر آسوده شود وهم مطمین باش ،فرصت های بهتری
    نصیبتان شود.به نظرم نماز و قرآن خواندن سبب میشود آرامش خاطر باشید.
    روزی یک آیه قرآن بخوانید . من نماز می خوانم ، روزی حداقل هفت بیت شعر
    یادداشت میکنم تا هم حفظ شوم وهم پندهایی بیاموزم.
    خواهر گلم من الآن با اینکه درذهنم این دختر را به نحوی یاد میکنم اما می خوام بگویم که اگر ایشان بامن همدلی وهمراهی میکرد،می توانستیم به هم برسیم.
    من وقتی این همکاری نکردن را دیدم،نسبت به این دختر بی علاقه شدم،اگر
    خواستگارشماهم باشما همراه وهمدلی بکند،مطمین باش به هم میرسید،اما وقتی
    سه ماه گذشته،به نظرم قیدشان رابزن، شما درس بخوان، به چیزهای خوب فکرکن،سعی کن درجه علمی و شخصیتی خودتان رابالاببرید، خواسته تان را
    منطقی تر و عقلانی تر و مهمتر بکنید و همواره سعی بر یک ایده آل داشته باش.
    من خیلی فرصت ها پیش آمد که ازدواج کنم،امااحساس کردم که نکند دلم
    بعدا چرکین بشه و اقدام نکردم. توصیه میکنم،مدتی اگر کسی هم آمد، اقدام نکن.
    یه خودت فرصت بده و سعی کن به ده سال آینده ات فکرکنی که دوست داری
    چه جایگاهی داشته باشی. دوست داری همسرت چه جایگاهی داشته باشه.
    ازلحاظ طبقه خانواده درچه مرتبه ای باشی. من این راه ها به ذهنم رسید که
    به عرض شما رساندم. درضمن هیچ وقت خیلی زود به حرف خواستگارت
    اعتماد نکن و سعی کن اورا محک بزن تا به یقین نرسیدی، اعتماد نکن.
    درپایان برایتان از درگاه خدا،آرزوی سعادت و خوشبختی میکنم و به شما
    امید میدهم که فردایی بهتر و آینده ای بهتر در انتظارشماست.
    ازمدیرسایت نیز سپاسگزارم. خداوند صبحان نگهدارت باد و بازهم میگویم،
    ناراحتی به دلت راه نده. روزتان خوش،دلتان آرام و قلبتان لبریز از عشق.

  17. مهتاب گفت:

    سلام. دقیقا من برعکس شمااقانویدبه سرم اومده دختری هستم20ساله تاالان 98 خواستگارداشتم یکی ازخواستگارام که باهم فامیل بودیم به اسرار خوانواده که حتی دوسشم نداشتم واون منوازدرس خوندن منع کرده بود مجبوربه ازدواج شدم قراربودعقدمون مجلسی باشه وبه اسرارخودم که دوست نداشتم ایشون قبل ازاینکه بهش حلال بشم منو ببینه چون مسیرارایشگاه بود واتلیه عکاسی و… یه صیغه محرمیت بینمون جاری شدتا حدودا یکماه وقتی عقدجاری شد متوجه شدم علاقه شدیدی نسبت بهش دارم تااینکه بامخالفت پدرم مواجه شدم ومجبوربه جدایی شدیم حدودا4ماهه که گذشته و میدونم که اونم بدون من نمیتونه ودلیل اقدام نکردن دوبارش بخاطر اینه از اینکه سنگ رویخ بشه میترسه ولی باهمه تفاصیل اون توی بهم خوردن کارمون مقصربود وهمه کسایی که توکارمون بودن هم اطلاع دارن ولی اون معتقده که بیشترمقصرپدرمه ولی من به پدرم حق میدم خیلی دوس دارم دوباره کارمون باهم جوربشه وازاینکه اون ازدواج کنه خیلی بیم دارم بهم گفت که بدون من نمیتونه ولی ته دلم ازاینکه خبر ازدواجشو بشنوم خیلی میترسم به نظرشمابایدچکارکرد؟؟؟؟؟؟

    • admin گفت:

      با سلام
      اگر واقعا یک دیگر را دوست دارید و عاشق هم هستید
      با خبر مادر به مشاوره بروید و در صورت توافق ازدواج کنید
      انشالله خدا خیر دهد

  18. پریچهر گفت:

    سلام،از شما میخوام منو راهنمایی کنید
    یکی از اقوام من هفت سال پیش به خواستگاری من اومده بود و یه سری حرف ها به من زد مثل این که حق نداری توی جامعه لباس روشن بپوشی و یا بیرون از خونه آرایش کنی،یا دوتا پوستر از دو بازیگر مرد به دیوار بود که دراومد گفت جای اینا عکس منو بزن که من گفتم آدم شوهر کنه یعنی قراره از بازیگر و خواننده ای خوشش نیاد که ایشون گفتن یعنی ازدواج کنی و با کسی دیگه دوست بشی؟ و یه سری رفتارها که به چشم من خیلی بد بود مثل گیر دادن و اظهار نظر در مورد حتی تصویر صفحه کامپیوترمون که باعث ایجاد عصبانیت و تنفر در من شد و زمانی که به مادرم گفتم چقدر پررو هست و به همه چی گیر میده مادرم به ایشون گفت در حضور مادر و پدرم جواب داد که آره من به همه چی گیر میدم!!! بعد از اینکه این ملاقات تموم شد و ایشون به خونشون برگشتن یکبار مادرشون با من تماس گرفت که چی به پسرم گفتی که با من دعوا میکنه ؟ در صورتی که من حرفی نزده بودم. بخاطر این حرفا و حس تنفری که بوجود اومده بود جواب رد دادم البته بگم که خواستگاریشون بصورت تلفنی و با واسطه بود و فقط خودش برای حرف زدن به خونه ی ما اومد بدون حضور هیچ بزرگتری.حالا دوباره به خواستگاری من اومده ولی با این تفاوت که بعضی حرف هارو از زبون من دروغ گفته،از زبون من گفته که من هفت سال پیش بهش گفتم “شما کی هستید که خوانواده ما همش باید ازتون پذیرایی کنه و همه چی به خواست شما باشه” به همین خاطر مادرشون اون زمان با من تماس گرفته و اون حرفو زده ، در صورتی که من به هیچ عنوان این حرفو نزدم.و همچنین گفته از زبون من که من گفتم بهش که ” من به تو علاقه ای ندارم اصلا کی به تو گفته پا پیش بذاری” در صورتی که بعد ازجواب رد دادن ایشون یه پیامک به من داد که نظرتو به من گفتن من هم جواب دادم بله چون علاقه ای بهت ندارم گفتم زندگی ایی تشکیل ندیم که بعدها به جدایی ختم بشه. حالا افراد خونواده به من میگن بهش فرصت بده بیاد حرف بزنه.من نمیدونم چه برخوردی داشته باشم چون هنوز اون احساس منفی در من هست و حتی بعد از این حرفا بیشتر هم شده.و اینکه نمیدونم اون دروغ ها رو از سر بدجنسی گفته تا به هدفش برسه یا فقط یه حرفی زده از روی اشتباه.
    لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم و چطور بفهمم که برای چی دروغ گفته از زبون من . مرسی

    • admin گفت:

      با سلام و عرض ادب
      کاربر گرامی
      هر کسی اخلاقی دارد که متناسب با ان فردی را باید انتخاب کند !
      برخی از افراد به خاطر سوء اخلاق و یا اخلاق هایی که بدهستند همچون وسواس ، غرور ، دروغ گویی ، تکبر ، و…. برای همسر اینده خود مشکلات بسیار زیادی رو رقم میزنند
      نتیجه : اگر به از کلیات ایشان نظر مثبت دارید دوباره فرصت دهید تا صحبت هایش را بشنوید ، ولی اگر به صورت کلی ایشان را رد شده میدانید جواب قطعی منفی بدهید
      توجه کنید علت دروغ های ایشان شاید این باشد غرورشاان شکسته باشد ولی باز باید خوب فکر کنید
      پس اگر مشکلی ندارید فرصت دوباره بدهید ولی خام نشوید که ایشان به دروغ یکسری حرف ها را قبول کند و بعدا دبه کند ! ادمی که یکبار دروغ بگوید بار دوم از ان بعید نیست

      موفق باشید

  19. محمد علی گفت:

    سلام
    من دخترعمم روکه سه سال ازم بزرگتره روخیلی دوست دارم
    اصلا رابطه ماتوفامیل زبانزده،ولی مشکلم اینه که چه طوری به خانوادم وخودش بگم که سوءتفاهم نشه ازیه طرف دیگه هم اگه بهش نگم امکان اینکه شوهر کنه خیلی زیاده ومن میمونم باپشیمونیم،لطفا منو راهنمایی کنین.باتشکر

    • admin گفت:

      با سلام وعرض ادب
      دوست عزیز ای کاش فرموده بودید چند سال دارید
      توجه کنید باید در نظر بگیرید عشق شما یک طرف است یا دو طرفه ! و هدفتون در مورد این ازدواج چیست
      راه شما این است که در مرحله اول بایست با پدر و یا مادر در میان بگذارید و با ان ها صحبت کنید مطمئن باشید بهترین مشاور و راهنمای شما پدر و مادر خواهند بود

  20. مهدی(نوید) گفت:

    دباسلام
    به عرضتون میرسانم که 2روز قبل از پاسخ شما پدر ان دختر با من تماس گرفت که بنده به ایشان گفتم
    که اگر مشکل فقط تحصیل است و اگر تمایل به این وصلت دارید
    خدمت برسیم که ایشان گفتند عرف همین است و همین امشب با خانواده تشریف بیاورید.
    شب ما انجا رفتیم و صحبت کردیم و قرار شد من و دختر چار جلسه ای صحبت کنیم و بعد ایشان گفت کمن ببتوانم جواب مثبت بدهم.
    فردا ساعت 2بعد اژظهر پدرش پیامک فرستاد که به علت کار اداری و تحصیل ونداشتن وقت جوابش منفی است در صورتی که درشب
    قبل نظر دختر چیز دیگری بود.
    به هر حال ما فعلا اقدامی نکردیم. ولی دوست دارم سریعتر راهنمایی کنید. من این مدت زمان برایم تجربه خوبی بود ولی ارزان ان را
    کسب نکردم.
    ممنون میشوم سریعتر راهنمایی کنید.
    باتشکر

    • admin گفت:

      با سلام
      دوست عزیز و گرامی
      بهتر است به دنبال گزینه های دیگری باشید …

      اگر واقعا به هیچ وجه نمیتوانید فراموش کنید ایشان را میتوانید بار دیگر از طریق خانواده تماس بگیرید
      ولی باید از قبل امادگی هر حرف و .. داشته باشید

      در کل این که دوباره بخواهید اقدام کنید بستگی به شدت علاقه شما دارد

  21. زهرا گفت:

    به نظرم ازدواج خیلی قشنگه مخصوصا اگه زن و شوهر همدیگرو دوس داشته باشن

  22. نوید گفت:

    باسلام.
    من مدتی پیش به وسیله یک رابط به خانواده دختر مورد نظرم جهت ازدواج درخواست خواستگاری را با پدر آن دختر مطرح کردیم.
    پس از چند روز به دعوت خانواده دختر جهت آشنایی با خانواده آنها من به همراه رابط به منزلشان رفتم و با پدر و مادرشان صحبت کردم.
    به در خواست من قرار شد یه وقت جهت آشنایی من با دختر خانم تعیین شود. پس از سه روز از طرف رابط به من پیغام دادن که تنهایی
    به منزلشان بروم.
    درآن جلسه تقریبا یک ساعته با دختر خانم صحبت کردم و به توافق نسبتا خوبی هم رسیدیم و قرار شد که فکرشو بکنه و به من جواب بده.
    در پایان آن جلسه پدرشان شماره تلفن پدرم و دوستان و همکار پدرم را ازمن گرفت. پس از 2هفته که خبری ازشون نشد به رابط تماس گرفتیم و ایشان هم به ما گفت همانند نظر پدرم که به عنوان خانواده داماد در خواست یک ملاقات بدهیم. و پدر هم با پدر آن دختر تماس گرفت و قرار شد که با پدرم تماس بگیرن و وقت آن دیدار را تعیین کنند. ولی پس از چند روز به رابط پیغام دادند که عذر خواهی کنید و بگویید که دتتر خانم قصد ادامه تحصیل داره. حالا جالب اینجاست که دختر خانم به من گفت که شما با ادامه تحصیلم موافق هستید و من بهش رضایت خودم را اعلام و قول همکاری در این رابطه را با آغوش باز دادم. ولی این جواب منفی برای من قانع کننده نبود. پس از چند
    روز به محل کار دختره رفتم و از خودش صحت ماجرا را خواستم که گفتند من دغدغه ازدواج را ندارم و
    دیگر به ازدواج فکر نمیکنم و قصد ادامه تحصیل دارم. به ایشان در جوابشان گفتم که خوب طوری که شما میفرمایید بهتره من مزاحمت را
    کم کنم. ولی چیزی که برای من جالب بود این بود که این دختر از دلیل جواب منفی دادن به من طفره میرفت. خواهشا بگین این عشق
    من به ایشان یکطرفه هست یا همین تفره رفتن ایشان یکطرفه بودن عشق را رد میکند و باید چکارکنم؟ آیا دیگه بهش فکر نکنم یا باید به هم بدسیم. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمایید. از مشورت شما سروران عزیزم خوشحال میشوم و برایتان موفقیت و سلامتی آرزو
    میکنم. مهدی هستم. از خرم آباد

    • admin گفت:

      با سلام
      توکل کنید بر خدا
      به مورد های جدید فکر کنید و ایشان را فراموش کنید ، مگر شرایط خاصی پیش اید ، که صلاح ببینید دوباره قدم بردارید

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا