شعر های کوتاه عاشقانه برای همسر

شعر های کوتاه عاشقانه برای همسر
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه

 

 

مجموعه اشعار عاشقانه کوتاه برای همسر

در وطن مثل غریبانم،نمی دانم چرا
روز و شب سر در گریبانم، نمی دانم چرا
هر که از روی دل جانم فدایش می کنم
مثل عقرب می زند نیشم، نمی دانم چرا

.

.

شعر زیبا و عاشقانه برای همسر

.

.
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر از هزار نتوانم کرد
خواجه عبدالله انصاری

.

.

دوبیتی زیبا و عاشقانه

.

.
درخت غم بجانم کرده ریشه
بدرگاه خدا نالم همیشه
رفیقان قدر یکدیگر بدانید
اجل سنگست وادم مثل شیشه

.

.

دوبیتی و شعر کوتاه عاشقانه
.

.
.
الله به فریاد من بی کس رس
فضل و کرامت یار من بی کس بس
هر کسی به کسی و حضرتی مینازد
جز حضرت تو ندارد این بی کس کس

.

.
اشعار زیبا برای همسر
.
.
.
سم آخر زغم عشق تو دیوانه شوم،
بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم،
آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب،
نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب.

.

.
شعر کوتاه عاشقانه برای همسر
.
.
.
چو دلبر من به نزد فصّاد نشست
فصّاد سبک دست سبک دستش بست
چون تیزی نیش در رگانش پیوست
از کان بلور شاخ مرجان برجست

.

.

غزل زیبا و عشقی برای همسر

  نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم

فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است …
دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است …
بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم!
راهنما شده ام …. ‌

.

.

رباعی عاشقانه برای نامزد

.

.

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کند برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زمان آن برسد

.

.

شعر جدید وعشقولانه

.

.

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم
حتی اگر به دیده رویا ببینیم
من صورتم که به صورت شعرم شبیه نیست
بر این گمان مباش که زیبا ببینم
شاعر شنیدنی ست ولی میل،میل ِ توست
آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم ؟
این واژه ها صراحت ِ تنهایی من اند
با این همه مخواه که تنها ببینیم
مبهوت می شوی اگر از روزن ات شبی
بی خویش در سماع غزل ها ببینیم
یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم
در خود که ناگزیری دریا ببینیم
شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست
اما تو با چراغ بیا تا ببینیم
از : محمد علی بهمنی

.

.

شعر عشقی و زیبا برای همسر

.

.

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند
از : کاظم بهمنی
.

.

.

غزل زیبا و جدید عشقی

.

.

خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
.

.

.

شعر عاشقانه برای همسر

.

.

برای کنار هم گذاشتن واژه ها٬
دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است…
و بیش از آنچه فکر کنی احساس می کنم به نوشتن مجبورم !
شاید این هم خاصیت ِ داشتن این صفحه ی مجازی است ؛
میان جاده که می آمدم ، سرم پر از فکر بود
فکرهایی از آن دست که به هر نیمه ای که می رسیدم
احساس می کردم بیش از این رخصت پیش رفتن ندارم
چیزهایی مثل ِِ
آینده
رفتن
ماندن
حالا اما اندیشه ای نیست برای به واژه آوردن..
.

.

.

شعر زیبا و عاشقانه برای شوهر

.

.

کسی را می‌خواهم، نمی‌یابمش
می‌سازمش روی تصویر تو
و تو با یک کلمه فرو می‌ریزی‌اش
تو هم کسی می‌خواهی، نمی‌یابیش
می‌سازی‌اش روی تصویر من
و من نیز با یک کلمه …
اصلا بیا چیز دیگری نسازیم
و تن به زیبایی ابهام بسپاریم
فراموش شویم در آن‌چه هست
روی چمن‌های هم دراز بکشیم
به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم
بگذار دست‌هایم در آغوش راز شناور شوند
رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید!

.

.

یک متن عاشقانه برای همسر

.

.

تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم
و در اضطراب گلبوته های جدایی ,
چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق , آذین می بندم .
به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم , آشیان کردی
و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی .
پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت
هنوز در من شمعی روشن است .
و من…
در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام
تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان
تو تجلی کند ….!!!

.

.

شعر عاشقانه کوتاه برای همسر

.

.

طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن
.
تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده
.
یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم
.
شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی
.
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن
.
با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
.
دکتر افشین یداللهی

.

.

شعر عاشقانه کوتاه برای همسر

.

.

ناراحتت کردم دم رفتن
خواستم که ناامید بشی از من
.
این عادلانه نیست می‌دونم
ازم نپرس چطور می‌تونم

.

.

شعر زیبا برای عشقم

.

.

شعر عاشقانه غمگین

ز عاشقی نشانه بیاور برای من
من عاشقم، بهانه بیاور برای من
من قانعم، کبوتر پرواز نیستم
یک دام، آب و دانه بیاور برای من
یک زنجره شبانه برایت می‌آورم
یک حنجره ترانه بیاور برای من
یک ذره مهربان شو و با مهربانی‌ات
خورشید را به خانه بیاور برای من
از های و هوی صلح بزرگان دلم گرفت
یک قهر کودکانه بیاور برای من

.

.

  • بدون دیدگاه
  • 2018-01-20
https://www.rahafun.com/?p=79008
 
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه
 
دیدگاه ها

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا