جوک های داغ - آخره خنده

جوک های داغ - آخره خنده
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه

 

 

جوک های داغ - آخره خنده

جوک های داغ – آخره خنده

ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐسی ﻣﯿﺸﻦ ﻭﻟﯽ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﺪﻥ ! ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﻦ ﻭ فرار کنن !

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺩﺭﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻦ ﻭ با سرعت ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ.
ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯼ تند تند زدن ﻧﻔﺴﺸﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ، ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷﻮ بکن ﺣﺎﻻ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره؟!؟!!
بهش گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده؟؟!

دوست دخترت ساعت ۱۲ شب مسیج میده؛
man daram mikhabam shab bekheyr 
اگه حواست نباشه یکم دیر جواب بدی sms میده
engar saret sholugheha ok khosh begzare byE 
اگه همون لحظه زود جواب بدی sms میده
che zood engar az khodat bood bekhabam bashe mozahem nemisham be karet beres

ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺳﻮﺳﯿﺲ ﮐﺎﻟﺒﺎﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﻔﺖ:
۵۰۰ ﮔﺮﻡ ﮊﺍﻣﺒﻮﻥ ﻣﺮﻍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ، ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ، ﺧﻮﺑﻦ؟
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ، ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﺪ ۷۰۰ ﮔﺮﻡ، ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺳﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻣﯿﺸﻪ، ﮐﻤﺶ ﮐﻦ !

پسره با سن داداشش رو هم ۱۳ سال نمیشه استاتوس زده:
Galexy S4 یا I-Phone
کدومش؟
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمیرم !!من سن او بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که میخواستم برم با خودم میبردم ، بعدش تشت رو آب میکردم با کله میرفتم توش و ساعتها به شادی میزیستم … 

یارو میره پیش دکتر متخصص می‌بینه ویزیتش بیست هزار تومن شد!
به دکتر می‌گه: اگه تخفیف می‌دی بگم کجام درد میکنه
وگرنه خودت بگرد پیداش کن!

تو مترو بشینی و تو اس ام اس بنویسی ((زیپِ طرف بازه))
حداقل ده نفر به زیپاشون نگاه می‌کنن!

واسه باغمون سگ خریدیم بستیم که دزد نیاد،
سگو دزدیدن!

مامانم زنگ زده مغازه می‌گه: داداشت اونجاس هنوز؟
میگم: نه چن دقیقه پیش رفت.
میگه: یعنی کلاً رفت؟!
گفتم: نه هنوز نصفش اینجاست!

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﻧﻌﻨﺎﯾﯽ ﺷﯿﮏ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺷﻢ ﺑﯿﺎﺩ… ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺍُﺭﺑﯿﺖ ﺷﺪﻩ ۱۸۰۰ ﺗﻮﻣﻦ.

این فیل جماعت وقتی با خرطومشون آب میخورن مزه آب دماغ نمیده؟؟؟

چند روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته، به روی خودم نیاوردم که دیدمش. ۵ دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت: آقا ۲ نفر حساب کنین لطفاً! من بسی خجالت زده دستشو گرفتم و کلی باهاش کشتی گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنین!آخه این چه کاریه و این حرفا…
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت: این هم مال این آقا!
تازه فهمیدم دفعه اول کرایه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!
یعنی با آفتابه دوغ بخوری اینجوری خیت نشی جلو ملت.

اینو امروز کشف کردم:
همیشه نفر جلوییت تو صف پمپ بنزین،
دست و پا چلفتی ترین و تنبل ترین آدمه روکره زمینه،
قبول دارید؟

دیدین شبا که خونه ساکت میشه اسباب وسایل تو خونه شروع میکنن به صدا درآوردن؟
الهی بگردم ؛ خستگی در میکنن!
عاشق صدای قلنج شکوندن تلوزیونم.

آقا ازدواج هم خیلی سخت شده ! خدمت مامانم عارض شدم دنبال یه دختر باش داداش نداشته باشه.
هی میپرسه چرا؟
توضیح دادنش سخته ولی نمیخوام زنم عمه باشه!

یعنی اینقد که تو ۲۰:۳۰ گفتن اروپا قحطی و بدبختیه انتظار داشتم تو یورو ۲۰۱۲ با توپ پلاستیکی دولایه بیان تو زمــین!!!

دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه و جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم ، بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست ، تا رومون بشه بزاریمش دم در؛ اینجوری مردم فک میکنن بُز تو خونه بستیم …

بچه که بودم خونه مون چسبیده بود به مدرسه
هیچی دیگه هر وقت از بلند گو صدام میکردن
هم تو مدرسه کتک میخوردم هم تو خونه!!!!

ﻣﻦ ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻩ ﺍﯾﻦﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﺭ نیاوردم:
ﻣﺘﻨﻔﺮﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ….
ﻭﻟﯽ ﭘﺪﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻥ ﺍﮔﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﺷﻮﻥ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺮﻩ

بنا به عامار جمعیتی ایران …
به هر پسر دو دوست دختر میرسه ….
خدا شاهده ازش نمیگذرم اونی که حق منو خورده… 🙂

درسته که ما نسل سوخته ایم ولی باید خدا رو شکر کنیم چون با این اوضاع نسل بعدی قطعا جزغاله است

 یه موقعی توی مراسم عقد سکه هدیه میدادن، بعد شد نیم سکه، بعد ربع سکه،
بعد این سکه‌های یک گرمی و نیم گرمی «پارسیان» و این چیزا اومد …
عنقریب روزی فرا میرسه که به عروس و داماد فقط بتونیم بگیم “آفرین”

روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»

پسره می ره خواستگاری یه دختری، بابای دختره می گه:
نه ازت مهریه می خوام، نه خونه، نه ماشین، بیکارم بودی مهم نیست …
یه لپ تاپ می ذاره جلو پسره می گه: فقط فیس بوکتو بازکن ببینم!

اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالمِ سالمی!

ﺗﻮ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﮔﻔﺖ:
آقا ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﺭﻭ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﻣﯿﺪﻧﺪ؟
ﮔﻔﺘﻢ: عزیزم ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ …ﮔﻮﺷﺘﻮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ،ﺑﻌﺪ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿﺰﺍﺭﻧﺶ ﺗﻮ ﻭﺍﯾﺘﮑﺲ … ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﻧﺦ ﻭ ﺳﻮﺯﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺪﻭﺯﻧﺪﺵ |:
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ ﺣﺪﻗﻪﺯﺩ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﺪ … ﺳﺮﯾﻊ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺻﺤﻨﻪ ﯼ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﭘﺪﺭﺑﭽﻪ ﺳﺮ ﻧﺮﺳﻪ
ﺣﺎﻻ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﻡ ….ﻧــﻪ!!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﺮﯾﻀﻢ , ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ!!

بچه رو به مادرش : مامان چرا بابا کچله ؟
مادر : بخاطر اینکه بابات خیلی فکر میکنه!
بچه : پس چرا موهای تو اینقدر بلنده ؟
مادر : خفه شو !

یه دوستی داشتم که اصلن اهل این سوسول‌بازیا و تقلب و این حرفا نبود. یه روز قبل از امتحان یه چاقو میزاشت جیبش میرفت دم خونه‌ی استاد
ما شالله الان مهندس قابلی هم شده…

هر کی به ما گفت “خوش تیپ “
برگشتیم دیدیم یا حراست دانشگاست یا گشت ارشاد

از این به بعد می‌خوام یه دستکش آشپزخونه باد کنم از زیر لحاف هر شب بذارم بیرون دهن این پشه‌ها سرویس شه باهاش مشغول باشن!!!

یارو ۹۵ سال عمر کرده
بعد که می میره مینویسن: به دیدار حق شتافت !!
خوب این کجاش شتافته؟ اینو که به زور بردن …!

تنها موقعی که خانها با دقت تمام به حرف شوهراشون گوش می دن وقتی که شوهراشون تو خواب حرف می زنن

من عروسی بگیرم یه عروسی ساده و جمع و جور می گیرم و هیشکی رو دعوت نمی کنم، نه به خاطر هزینه اش، به خاطر اینکه
بقیه دخترا آرایش می کنن،خوشگل میشن میان، من تازه می فهمم چه غلطی کردم؟!
همون تو جهل بمونم بهتره

 اگر به یکدیگر احترام بگذارید، یکدیگر هم به شما احترام می گذارد!

به دادشم گفتم لپ تاپمو بده. دو متر کلا از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه می تونه پرت کنه نه می تونه سُر بده. آخرش گذاشتش روی یک پتو  گفت بکِش از اون ور!

روانشناسی معکوس : سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم چرا اینقد غذا بی نمکه؟ گفت: اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا … گفتم هاااااااا ! اگه الان می گفتم غذات شوره می گفتی ما اصلا یک ماهه نمک نداریم تو خونه!

یه روزی دوستای مامانم با دختراشون اومده بودن خونمون. همه داشتند پرتقال پوست می کندند که من وارد شدم. بر خلاف انتظار شما هیشکی دستشو نبرید!

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان دهه چندی حساب می شن؟/ باید چطوری خطابشون کرد؟/ دهه صفری؟/ دهه جدید؟/ شروعی دوباره؟/ دهه ناشناخته؟/ تغییر را احساس کنید؟

قدیما ایفون معمولی بود، می گفتیم کیه؟ طرف می گفت منم!  الان که تصویری شده هرکی زنگ میزنه ژست میگیره بعد زل میزنه به افق!

 نقشی که فلفل در تربیت بچه های ایرانی داشته، کتاب تعلیمات اجتماعی نداشته

یه بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بمیرم چیکار میکنی؟
گفت مرگ بگیری مردشور برده …
الهی به تیر غیب گرفتار بشی…
سرت به سنگ لحد بخوره …
لال شی ایشالا آخه این چه حرفیه؟!
داشتم عزرائیلو میدیدم خداوکیلی…|:

جا داره از اون دسته دخترانی که با جمله
” همه مردها از یه قماشن “
منو در ردیف ، انیشتن و ابوعلی سینا و رازی و مصدق و اینا قرار میدن
تشکر ویژه داشته باشم!

بعضی حرف ها را “نباید زد”
بعضی حرف ها را “نباید خورد”
بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”

مامانم باهام لج کرده میگه از بس هر دختری نشونت دادیم یه ایرادی گرفتی
اگه دختر مورد علاقت پیدا شد اسید میپاشم روش !

یعنی فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !

یادش بخیرچقد اسکل بودم!
نیم ساعت دست به سینه مینشستم تا مبصر اسمم روجزءخوبها بنویسه!
بعدم معلم میومد بدون توجه به اسم ها تخته روپاک میکرد!
وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدی هم دست به سینه مینشستم !

وقتی با فک و فامیلا اسم فامیل بازی میکنم :
اسم : غلام
فامیل : غلامی
غذا : غلام پلو
میوه : غلام سبز
شغل : غلام فروشی
شهر : غلام رود
کشور : غلامستان
گل : غلام بو
اشیا : غلام پلاستیکی
ماشین : همونی که غلام سوار میشه ! (اسمشو نمیدونم)

دیشب بابابزرگ و مامان بزرگمو بردیم فرودگاه بدرقه کنیم که برن مکه ، هواپیما تاخیر داشت !
مامان بزرگم نگران بود ، عموم میاد دلداریش بده میگه :
این چیزا عادیه ، تاخیر داره ، نقص فنی پیدا میکنه ، سقوط میکنه ، نگران نباش!

لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!!
گفتم نه ، بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده!!


دیروز رفتم تن ماهی خریدم ۶۵٠٠ تومن فکر کردم توش پری دریایی داره با این قیمت 😐


بدترین سوالات ریاضی این بود اصغر ۳ کیلو گوجه میخره کیلویی ۵۰۰ تومان!!! الان اصغر چند سالشه؟


دیروز آبگوشت داشتیم ، طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد ، … مامان از تو آشپزخونه داد میزنه : چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون ، مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟؟؟ صد بار گفتم استخونا برا باباتونه …!!!!!!؟؟؟؟؟
قیافه من 😐
داداشم :O
بابام 😐


شامپو خریدم روش نوشته:
این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس با آب بشویید!
من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم، خدا خیرشون بده آگاهم کردن…


یه مادر بزرگ دارم ، بنده خدا ۲۵ ساله زمین گیره و بیرون نمیره ، دائیم امروز گوشت خریده بود برده بود خونه ، مادر بزرگه ازش پرسید : کیلو چند خریدی ؟؟؟ دائیم هم بنده خدا گفته : کیلو ۳ هزار تومان ……. یه دفعه مادر بزرگم داد زده گفته : ۳ هزار توماااااااان ؟؟؟؟؟؟ وقتی گرونه خوب نخورید مگه مجبورید ؟؟؟؟؟؟
بنده خدا دائیم میگفت : اگه بهش میگفتم ۳۰ هزار تومان باید حجله اش رو میزاشتیم سر خیابون ….!!!!!


آقا من یه کشف بزرگی کردم :
حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده !
حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده !
حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده

  • ۲ دیدگاه
  • 2013-07-16
https://www.rahafun.com/?p=17059
 
تبلیغات ویژهرزرو جایگاه
 
دیدگاه ها
  1. سبا گفت:

    خيلي باحال بود.لذت بردم.خيلي خنديدم دلم شاد شد غم هامو فراموش كردم.اميدوارم بازم بتونم به سايتتون سر بزنم.همشون جالب بودن.انتقادي ندارم.همينطوري ادامه بده.چاكر شما!!!!

تمامی حقوق این سایت برای رها فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری از مطالب و قالب پیگرد قانونی دارد . طراحی سایت و سئو : شیکنا